۰
يکشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۱۶
نقد عزیزالله حاجی مشهدی بر فيلم مستند « بن بست اول » ساخته ی آذر محرابی

بن بستِ عاطفه ومهر !

بن بستِ عاطفه ومهر !
" بن بست اول " تازه ترين فيلم مستند كوتاه " آذر مهرابي" رويكردي آشكار به موضوعي اجتماعي- خانوادگي دارد كه صد البته در كليت اثرمي توان به گونه يي غير مستقيم نقد صريح  شرايط اجتماعي و ستمي كه از يك سو توسط پدر خانواده و از سوي ديگر از طرف جامعه بر مجموعه ي زنان آن خانواده  مي رود را نيز شاهد بود.
پژوهش ، تهيه كنند گي و كارگرداني فيلم بن بست اول با آذر مهرابي بوده است و ناگفته پيداست كه بركنار ازهمه ي جانبداري هاي ناخواسته و درعين حال طبيعي از پنج عضو يك خانواده ي آسيب ديده از بلاياي اجتماعي كه به لحاظ جنسيتي در گروه زنان جاي مي گيرند ، كارگردان با استفاده از همين امكان هم جنس بودن با آدم هايي كه در فيلم مستند او مركز توجه كارگردان قرار مي گيرند ، گاه نگاهي مهرورزانه  داشته باشد ، به گونه يي كه هرگز نقش انفعالي زن اصلي فيلم ( مادر) را با همه ي دشواري هايي كه در پيش رو داشته است  به انتقاد نمي گيرد ، يا از او نمي پرسد كه در برابر همه ي زورگويي ها و دعوت اجباري وي به اعتياد و فساد از سوي شوهرش ، به راستي كدام مقاومت آشكار را در برابر خواسته هاي نامشروع مرد خانواده كه متاسفانه تنها نام پدر و مرد خانواده را با خود يدك مي كشد و كم ترين وظيفه ي انساني يك پدر مسئول در يك خانواده ي سالم را برعهده ندارد، از خود نشان داده است؟ اين بي اعتنايي فيلمساز را حتي اگر نتوان نوعي جانبداري ناخواسته از زن ( مادر) خانواده به حساب آورد، دست كم مي توان كمي تا قسمتي دور شدن از مسير نگاه بي طرفانه ي فيلمساز تلقي كرد.
آسيب هاي اجتماعي ، در مستند هاي بي شماري همواره در قالب تصاويري تلخ از فقر ، اعتياد ، بزهكاري ، بيكاري و فروپاشي خانواده بر اثر فساد اخلاقي به تصوير كشيده مي شود و در بيش تر اين آثار نيز نيز فيلمساز به دليل تلخي اين گونه پديده ها ، ريشه يابي و پي جويي دلايل بروز چنين پديده هايي  گاه به فراموشي سپرده مي شود، كاري كه كم وبيش در فيلم مستند " بن بست ِ اول " نيز تا حدودي احساس مي شود.
شايد بتوان گفت كه در عكاسي مستند يا  در جريان تهيه ي فيلم مستند ، ديده نشدن عكاس و تصوير بردار را بتوان نوعي امتياز براي اين نوع توليدات به حساب آورد ، اما حتي در قالب يك فيلم مستند واقع گرا و واقع نما نيز نمي توان حضور لحظه به لحظه ي كارگردان را در چينش آدم ها ، اشيا و رخدادها در كنار هم ، ناديده گرفت و مدعي شد كه كارگردان خواسته است تا كم ترين دخالت ها را در ثبت وضبط وقايع داشته باشد. اگر چنين باشد ، بي ترديد ، ديگر قاب بندي درست يك عكس يا يك نما از فيلم مستند و تركيب بندي درست وسنجيده ي صحنه ، ديگر معنايي نخواهد داشت و اثر هنري يكسره از رعايت اصول اوليه ي زيبايي شاسي تصوير دور مي شود.
بن بست اول ، در گام نخست براي نمايش بي واسطه ي پديده هاي تلخي چون : اعتياد وپيامدهاي آن  در خانواده وجامعه و همچنين در طرح بي پرده و جسورانه ي فساد و نابهنجاري هاي اخلاقي در دل كوچك ترين واحد اجتماعي يك جامعه يعني خانواده – كه به طور طبيعي همواره قداست خاصي دارد – موفق عمل مي كند و تدوين خوب و سنجيده ي فيلم ( كار مهدي جعفري) در پيشگيري از يكنواختي و كسالتبار شدن فيلم نتيجه ي مثبتي در بر داشته است ،  اما در گام بعدي خود ، به تماشاگر و مخاطب فيلم فرصت نمي دهد تا مثلا به پدر خانواده كه البته به دليل زنداني بودن  در دسترس نبوده، دست كم در قالب يك تصوير بازسازي شده ونمادين و سايه وار مثلا از كتك كاري ها ، بساط بر پاكردن براي مصرف انواع مواد مخدر و دعوت دوستان ناب در خانه يي كه چهار دختر معصوم و بي گناه در سنين كودكي ونوجواني در آن زندگي مي كنند ، به دست دهد. در حالي كه به سادگي مي توانست با نمايش سايه وار مردي كه با كمربند به جان زنش افتاده است يا تصاوير بازسازي شده از درگيري هايي كه براي نشان دادن مقاومت وخود داري زن ( مادر ) درننشستن در كناربساط سور وسات شوهر بي مسئوليت اش و پيشگيري از سوء استفاده ي دوستان ناباب مرد خانواده و برخي نمونه هاي ديگر از جمله نشان دادن فضاي كانكس و اتاقك محل زندگي آن ها در يك كارخانه يا كارگاه توليدي ، بن بست اول بي آن كه به فيلم داستاني نزديك شود ، به لحاظ تركيب كلي كار ، در كنار تصاير موجود خود كه به جز دو سه صحنه ي خريد لباس و حضور در يك ساندويچ فروشي  و گشت وگذاري سرخوشانه در فضاي " باب همايون" و يك صحنه ي اسباب كشي ،  به طور عمده به نشستن مادر و چهار دخترش در برابر دور بين و حرف زدن از سختي ها و مشقت هايشان خلاصه مي شود ، براي نمايش تلخي هاي مربوط به فساد ر سوخ كرده در زير پوست شهر ، این مستند باید به فيلم هشدار دهنده و تاثير گذارتري بدل شود و همچنان به عنوان يك فيلم مستند و غير داستاني ، عملكردي متعهدانه داشته باشد. به ويژه كه مي دانيم در "عصر نوگرايي" و گذار از "جامعه ي سنتي" ، براي نمايش پيامدهاي تلخ ناشي از تضاد ها و تعارض هاي اجتماعي و خانوادگي ،" انديشه ي انتقادي" در تهيه وتوليد عكس و فيلم مستند ، حرف اول را مي زند و ساخته شدن چنين فيلمي  مي تواند به نوعي در آگاه سازي و هشدار دادن ِ به خانواده ها ومردم  يك جامعه، نقشي كارساز داشته باشد.
 
کد مطلب: 2489
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *