به گزارش روابط عمومی جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت»، عصر دیروز (چهارشنبه ۲۵ آذرماه) و در ادامه نشستهای شب نقد جشنواره سینماحقیقت که با همکاری انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران برگزار میشود، فیلمهای مستند «کارخانه هنر» به کارگردانی ایوان شوماخر، «۱۵۷A» ساخته بهروز نورانیپور، «برد» به کارگردانی حمید جعفری و «رویاهای دم صبح» ساخته مهرداد اسکویی، با حضور علیرضا مجمع (منتقد)، محمدرضا مقدسیان (مجری) و کارگردانان آثار نقد و بررسی شد.
کارگاهی که کارخانه شد
ایوان شوماخر به عنوان اولین کارگردان روی سن حاضر شد. او درباره مستند خود با عنوان «کارخانه هنر»، گفت: پیش از ساختن این فیلم درباره هنرمندان سوئیسی مستندهایی ساخته بودم، اما این مستند به پیشنهاد یکی از دوستانم دربارهی کارخانهای زیبا در شیکاگو ساخته شد. این کارخانه آنقدر زیبا بود که در همان لحظه اول، تولید مستندی درباره آن را اولویت قرار دادم.»
این مستند ساز ادامه داد: «شور و علاقهای که کارگران آن کارخانه نسبت به تولید آثار خود داشتند و حضور بسیار زیاد زنان در این کارخانه و نوع فعالیت آنها برای هر فردی جذاب و دینی است.»
فلیکس لینر صاحب کارخانه نیز که در این نشست حاضر بود، با اشاره به اینکه ۳۰ سال پیش یک کارگاه ساده را با چند کارگر افتتاح کرده، توضیح داد: «امروز هم این کارخانه، همان کارگاه کوچک ۳۰ سال پیش است؛ اما نکته اصلی در این کارخانه جنبه هنری آن است. هر چند خودم را اصلاً هنرمند نمیدانم اما همه کسانی که در این کارخانه کار میکنند جدای درآمد، اول با عشق سر کار میآیند.»
روایتی تلخ از سه دختر سوری
نقد و بررسی مستند A157 ساخته بهروز نورانیپور، دومین مستند مورد بررسی در شب نقد جشنواره سینماحقیقت بود. علیرضا مجمع منتقد سینما دربارهی این مستند گفت: «این فیلم در حقیقت فضایی ضدجنگ را روایت میکند که شخصیتها و کارگردان تمام تلاش خود را میکنند تا به مخاطب نزدیک شوند.»
وی افزود: «فیلم درباره دو موضوع است که کارگردان بسیار هم به آن تاکید میکند: یکی مادر و دیگری سرزمین. البته این دو یعنی مادر و سرزمین بر یک معنی استوار و هم عرض یکدیگر هستند.»
این منتقد ادامه داد: «این فیلم به طور مستقل آنقدر تلخ است که در آن نیازی به نمایش صحنههایی مثل سر بریدن یک پرنده توسط چند کودک نیست. در واقع خشونت این فیلم آنقدر زیاد هست که نمایش تصاویر فرعی دیگر به نظرم ظلم به مخاطب است. البته پایان بسیار تکاندهنده فیلم، از نقاط قوت آن است که تا لحظه آخر ببیننده را از فیلم منفک نمیکند.»
در ادامه نشست بهروز نورانیپور (کارگردان) گفت: «این فیلم روایت سه دختر ۱۰ و ۱۳ و ۱۵ ساله است که ۹ ماه از زندگی سخت و پر مشقت آنها در یک اردوگاه را روایت میکند.»
وی درباره خشونت به تصویر درآمده در فیلم توضیح داد: «خشونت داعش نسلی را به خاورمیانه تحمیل کرده است. تازه این یکی از ابعاد بسیار خشن و تلخ جنگ است.»
زن سنگ فروش و همسرش
«برد» به کارگردانی حمید جعفری نیز مستند دیگری بود که مورد ارزیابی علیرضا مجمع قرار گرفت. او درباره این مستند گفت: «شاید مهمترین ضعف فیلم نگاه ذوقزدگی باشد که کارگردان به اتفاق اصلی داستان خود دارد. فیلم روایت زن سنگشکن و سنگفروشی است که با مردی که ۳۷ سال از خود بزرگتر است ازدواج کرده و با مشقت و سختی زیاد در حال کار کردن و نان درآوردن است.»
این منتقد با انتقاد از اینکه دو شخصیت فیلم یعنی زن سنگشکن و همسرش خیلی در فیلم معرفی نمیشوند افزود: «کارگردان در مراحل تصویربرداری دائماً به دنبال نشان دادن یک نوع ایثاری که در این زن وجود دارد، است و این میتواند نقطه ضعف فیلم باشد! ضمن اینکه نوع تصویربرداری و فرمی که برای فیلم انتخاب شده، بیش از محتوا در نظر گرفته شده و فیلم را در فرم بزرگتر کرده است.»
جعفری کارگردان فیلم نیز با رد این نگاه، نوع تصویربرداری را کاملاً عمدی عنوان کرد و گفت: «قرار است در این مستند زندگی زنی را که از سنگ امرار معاش میکند به تصویر بکشم؛ بنابراین نیاز به این نوع راویت و تصویربرداری احساس میشد.»
مستندی برای پرسشگری
مستند «رویاهای دم صبح» ساخته مهرداد اسکویی آخرین فیلم چهارمین جلسه نقد و بررسی جشنواره سینماحقیقت بود. منتقد جلسه در ابتدای نشست درباره فیلم گفت: «به نظرم این فیلم در ادامه آثار قبلی اسکویی ساخته شده است و شاید بتوان این فیلم را سومین اثر از سهگانه اسکویی درباره بچههای کانون اصلاح تربیت قرار داد.»
وی با تمجید از زاویه دوربین کارگردان افزود: «استفاده به جا از دوربین و نگرفتن فضاهای بسته و خیلی باز، از جمله نقاط قوت مستند رویاهای دم صبح است.»
این منتقد خاطرنشان کرد: «فیلم درباره ۵ دختر در کانون اصلاح و تربیت است که مخاطب بعد از تماشای آن احساس میکند این دخترها را به خاطر معصومیتی که دارند، دوست دارد.»
در ادامه نشست نیز اسکویی گفت: «سینما مثل فلسفه با پرسش آغاز میشود و با گفتوگو ادامه پیدا میکند. من در این مستند تلاش کردم به خوبی پرسشگری کنم. بعد از ساخت مستندی در کانون اصلاح و تربیت پسران همیشه دوست داشتم درباره دختران کانون هم مستندی بسازم که این تلاش بعد از ۷ سال محقق شد.»
این مستند ساز با تاکید بر اینکه بر سینمای قصهگو علاقه بسیاری دارد، ادامه داد: «از آذر سال ۹۲ پیش تولید را شروع کردیم. فیلم با قصه ۴ دختر «هیچ کس»، «سمیه»، «مائده» و «حسرت» جلو رفت و در ادامه هم «خاطره» به ما اضافه شد.»