۰
چهارشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۱۹:۱۹
نقد علیرضا پوریوسف بر فیلم مستند «الامایار، دو سفر» ساخته ماریان لوینسکی و آنتونیو بیگینی محصول سوئیس و ایتالیا

آرامش را بجوی

فیلم «الامایار، دو سفر» رهاورد دو خانم جوان سویسی است که در آخرین روزهای قبل از جنگ دوم جهانی به شرق سفر می کنند. سفری که از سوییس آغاز شده و به افغانستان و هندوستان ختم میشود.
آرامش را بجوی
اصولا برای ساکنین اروپا و با اندکی فاصله آمریکا ، عزیمت به شرق همواره جذاب و وسوسه برانگیز بوده است ، بسیاری از جهانگردان دنیای غرب سفر به دیار افسانه ای شرق را در کارنامه مسافرت های خود داشته اند. شرق از دیدگاه آنان سرزمین جادویی و افسانه های هزار و یکشب بوده است.
در این فیلم که ما نامه ها و خاطرات الامایار را دنبال می کنیم نیز این دیدگاه به وضوح به چشم می خورد. می توان گفت که فیلم برداشت ها و دیده های الا مایار را دنبال میکند. ولی آن چیز که نباید فراموش شود اهمیت و تاثیر تفکرات خانم آن ماری شوارزنباخ بر الا مایار است.
این سفر دو نفره به پیشنهاد و راه بلدی آن ماری انجام میشود. او شش سال پیش از این در سال 1933 دو بار دیگر نیز به شرق و مخصوصا ایران سفر کرده وکتاب سفرنامه خود را نیز به نام ( مرگ در ایران) منتشر کرده است بنابارین میتوان گفت که واگویه های آن ماری بوده که الامایار را به این سفر ترغیب کرده است.
آن ‌ماری رانندگی می‌کرد و عکس می‌گرفت والا مایار فیلم برمی‌داشت و به کارهای دیگرشان می‌رسید. هردو به راه زدند و رهاوردآن ماری ازآن جست‌وجوی دونفره، کتاب «همه راه‌ها باز است» شد. الامایار نیز چندین ساعت راش و چند حلقه عکس و البته کتاب خاطرات اش به نام (مسیر بیدادگر) را از این سفر از خود برجای گذاشت. هر دوی آنها دریافت های خودشان را از سفر به افغانستان از راه ایران نوشته اند. مشاهدات نویسنده از مرز بالکان تا آرارات شروع می‌شود، تا مرز میان ایران و افغانستان ادامه می‌یابد و به توصیف درون افغانستان وآن سرزمین بکر و پرشکوه می‌رسد: مردان و زنان میهمان‌نواز و شکوهمند، غزنین وکوهپایه‌ها، کابل و هرات و... نویسنده با همراهش به چنان مناطق سخت و دشوارگذری می‌روندکه حتی سربازان انگلیسی از دیدن آن دو زن تنهای مسافر در شگفت می‌شوند.
برنامه‌ریزی‌های این سفر بسیار دقیق و کامل بوده وهزینه آن نیز بر عهده سورشرپرسه (مطبوعات زوریخ) و بنگاه عکاسی ورله بوده است.
راه این دو نفرپس از رسیدن به افغانستان از یکدیگر جدا میشود. آغاز جنگ خانمان برانداز دوم جآشوب هانی آن ماری را که پیش از این نیز دچار مشکلاتی بوده دچار آشوب های روحی میکند و الامایار مجبور میشود که ادامه راه را به تنهایی بپیماید.
تصاویری  که الامایار با  دوربین 16 میلیمتری خود گرفته است پر است از قاب هایی بکر از ایران و افغانستان  و هندوستان سال های ابتدایی قرن بیستم. کارگردانان این اثر سعی کرده اند با استفاده از ضرباهنگ کند در تدوین آرامش حاکم برشرق توصیف شده نویسنده را حفظ نمایند.
فیلم از کمترین میزان صدای آمبیانس برخوردار است. یعنی همان تصاویری که عینا از دوربین الامایار به دست آمده برای بیننده چیده شده و به تماشا گذاشته می شود.صدای فیلم صدای راوی است، صدای ذهن الامایار که از لابلای نامه هایی که به مادرش نوشته و یا کتاب خاطرات اش استخراج شده است.
همانطور که گفته شد کارگردانان این فیلم مستند تمام تلاش خود را در وفاداری به کتاب و راش های الامایار انجام داده اند . هر جا که الامایار در سفر از آرامش روحی برخوردار است ، ریتم فیلم نیز مطابق آن به پایین ترین درجه خود میرسد. فیلم به ما اجازه می دهد که تصاویر را با همان تمپو و میزان جنب و جوشی که فیمبردار-نویسنده  خواسته ببنیم. آنچه او در همان سالها از شرق دیده و نوشته است.
نکته جالب و مهم این فیلم نیز در همین جا نهفته است. چرا این فیلم با وجود ریتم پایین و کمترین صدا اینچنین بیننده را تا به آخر با خود همراه میکند و او را دچار خستگی و دلزدگی نمیکند؟
جواب را باید در دستنوشته ها و کتاب الامایار جویا شد. او برخلاف اکثر مستشرقین که به شرق سفر میکنند نگاهی از موضع بالا ندارد. او شرق را همانطور میبیند که بیننده شرقی از کشور خود در 6 یا 7 دهه پیش تصور میکند. الامایار تحت تاثیر کتاب و خاطرات آن ماری شوارزنباخ در این سفر به دنبال گمشده روحی خود در شرق است. آرامش. او نیز به مانند همسفر با تجربه تر خود به شرق آمده که روح خود را به شرق اساطیری بسپارد و ماوایی بیابد.
حالا شاید بهتر متوجه شویم که چرا کارگردانان این فیلم مستند تا این حد سعی در وفاداری حداکثری به اثر الامایار دارند. آنها نیز نکته و هدف الامایار را دریافته اند. کمترین صدا و کمترین پلان. هر چه هست صدای الامایار است. هر چه میبنیم نقطه نظر اوست. حالا این که الا مایار توانسته به هدفش در این سفر برسد یا نه دیگر بر عهده بیننده است.
 
                                                                         
کد مطلب: 1540
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *