۰
سه شنبه ۱ دی ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۱۹
نقد احمد طالبی نژاد بر فیلم مستند «یک موسیقیدان فرانسوی در دربار قاجار» ساخته مهران پورمندان

شاه کج کلاه

نقل قولی از یکی از اندیشمندان هست که می گوید" اگر هر کس به اندازه یک شمع دور و بر خودش را روشن کند، نیازی به خورشید نیست.
شاه کج کلاه
دور و بر ما کسانی هستند که در زمینه حرفه خود تلاش می کنند، نقاط ناروشن گذشته ای را که به حرفه شان مربوط است، روشن کنند. پرچم و سرود ملی،  از جمله اصلی ترین نماد های یک کشور در عرصه های جهانی به شمار می آیند. در باره پرچم ایران و تاریخچه اش چه قدر می دانیم؟ همین که دارای سه رنگ سرخ وسفید و سبز است و در دوران پیش از انقلاب اسلامی تصویری از شیر و خورشید بر آن نقش بسته ؛ کافی است؟؟ این نماد هویت ملی، چه سیری را طی کرده تا به آن شکل وشمایل در آمده، چیزی است که کمتر درباره اش می دانیم. در باره سرود ملی هم کمتر با رگ و ریشه و سیر دگردیسی هایش آشناییم. در حالی که تصور می کردیم نخستین سرود ملی ایرانیان، همان " ای ایران " است که شعرش را حسین گل گلاب سروده و آهنگش را هم روح الله خالقی ساخته، چند سالی است سرودی به نام "وطنم" با صدای سالار عقیلی به گوش می رسد که گویا نخستین سرود ملی ما در دوره قاجاریه بوده  وتوسط یک موسیقیدان فرانسوی به نام آلفرد لومر در دوران حکومت ناصرالدین شاه قاجار ساخته شده و در اصل بدون کلام بوده و وبرای تکنوازی با پیانو ساخته شده است. در فیلم مستند " یک موسیقیدان فرانسوی در دربار قاجار" مهران پورمندان با پژوهشی ژرف، به سراغ تاریخچه و سازنده این سرود که انصافا حال و هوای حماسی خوبی هم دارد رفته و طی 52 دقیقه زمان، در باره سازنده این سرود و همکاریش با دربار ایران، اطلاعات درجه یکی به مخاطبش می دهد. این که این جوان فرانسوی که بود و چگونه سر از ایران در آورد و برای حفظ و اشاعه موسیقی ایرانی و گوشه ها و ردیف هایش چه ها کرد، پرسش هایی است که پاسخش را در این فیلم خواهید یافت.گویا تا پیش از حضور لومر در ایران، ما چیزی به نام سرود ملی نداشتیم و اگر به مناسبتی از جمله سفر ناصرالدین شاه به اروپا ، یا برگزاری نمایشگاهی از ایران باید سرود ملی نواخته می شده، ارکستر ها ناچار بوده اند  قطعه"مارش ایرانی" اشتراوس را بنوازند. به همین دلیل لومر که در اصل برای تشکیل یک ارکستر نظامی به ایران دعوت شده، دست به کار می شود و سرود وطنم را خلق می کند. سازنده فیلم، برای خلق اثرش تلاشی فرساینده را به کار بسته و از همه اسناد مدارکی که در آرشیو وزارت خارجه ایران یا سفارتخانه های ایران و فرانسه در این مورد وجود داشته بهره گرفته و با پرداختی ساده اما خلاقانه، کوشیده است از این ماجرای کم و بیش فراموش شده در تاریخ ما غبار روبی کند. استفاده از عکس های کمتر دیده شده ، فیلم های گزارشی ، نقاشی و حتی انیمیشن های ساده اما جذاب و گویا بهره بگیرد و فیلمش را به سندی معتبر و مستدل- دست کم در قیاس با مستند هایی از این دست –تبدیل کند. فیلم از تهران امروز همراه با روایت هایی از خود سازنده و دو سه موسیقیدان دیگر که در تولید و بازسازی این سرود در سال های اخیر  نقش داشته اند،آغاز می شود و سپس به گذشته بر می گردد تا از هویت این موسیقیدان فرانسوی و درباری رمز گشایی کند. از جمله طی سفری به فرانسه، به کمک دو کارشناس، هویت وی از کودکی تا جوانی را رد یابی می کند. او که در گیر و دار جنگ کریمه به ایران آمده، چنان محبوب شاه واقع می شود که حتی وی را با خود به سفر کربلا می برد؛ و البته قصد شاه از بردن او این بوده که با ارکستر بزرگ عثمانی آشنایش کند و از این رهگذر برای تشکیل یک ارکستر نظامی بزرگ در دربار خود الگو بگیرد. این اتفاق همانی است که در تاریخ دوره قاجار چنان مهم جلوه کرده که مردم برایش تصنیف هم ساخته اند."شاه کج کلاه، رفته کربلا،گشته بی بلا و..." که جزء نخستین واکنش هایی است که از سوی مردم نسبت به دربار نشان داده شده است. این که شاه در حالی به سفر کربلا رفته که مردم دچار قحطی و گرفتاری اند. به هر حال به استناد این فیلم، لومر، ضمن آموزش موسیقی نظامی در مدرسه دارالفنون، به ثبت و ضبط ردیف ها و گوشه های موسیقی ایرانی هم همت گماشته و این کتاب را یک بار در چاپخانه دارالفنون و یک بار هم در فرانسه به چاپ رسانده است. در واقع او را باید پدر نت نویسی در ایران و اصلی ترین گرد آورنده ملودی های محلی ایران به حساب آورد. به همین دلیل موفق به دریافت نشان های مهمی از سوی درباره ناصرالدین و مظفرالدین شاه قاجار شده و البته ده ها مدال و نشان نیز از سوی نهاد های سیاسی و فرهنگی اروپا به او اهداشده است. این فرانسوی عاشق ایران، پس از مرگش در سال 1285 خورشیدی، در گورستان دولاب واقع در شرق تهران دفن شده و از قبرش تنها یک عکس وجود دارد که در فیلم  هم آمده است. فیلم روایتی ساده اما تاثیر گذار و روشنگر از تکه ای کوچک اما مهم تاریخ ایران ارایه می دهد. هرچند حجم کلام، وجه تصویری اثر را زیر سیطره خود گرفته است. در عین حال اضافاتی هم دارد- از جمله مرور تاریخچه فراماسونری در ایران برای بیان این نکته که لومر هم به سیاق اغلب روشنفکران آن روزگار، به سلک فراماسون ها در آمده و حتی مدتی هم ریاست یکی از لژهای فراماسونری در اروپا را بر عهده داشته است. این بخش اگر چه جذاب است اما ربطی به موضوع اصلی فیلم ندارد. 
کد مطلب: 1623
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *