علی محمد قاسمی از جمله فعالان پرکار سینمای مستند است که تاكنون بيش از 30 فيلم مستند و داستاني كوتاه و نيمه بلند از جمله «بادسرخ»، «بيگانه و بومي»، «موج بر ساحل»، «تا آن اندازه دور» و ... را تهيه کرده است. او همچنین بيش از 100 فيلم مستند و داستاني را به عنوان فيلمبردار و تدوينگر و همچنين فيلمبرداري 3 فيلم بلند سينمايي «آنسوي كرانه»، «چراغي در مه» و «يادداشت بر زمين» را در كارنامه خود دارد. قاسمی جشنواره
سینما حقیقت را نه فقط در حوزه سینمای مستند که در عرصهای فراتر، جزو مهمترین جشنوارههای سینمایی ایران ارزیابی میکند. میگوید:«فارغ از بحث سینمای مستند، جشنواره
سینما حقیقت امروز یکی از مهمترین جشنوارههای سینمایی ایران است. اگر بخواهیم تاثیر این جشنواره را بر سینمای مستند ایران مورد ارزیابی قرار دهیم بیتردید به نتایج امیدوار کنندهای دست خواهیم یافت. حتی اگر در یک نگاه بدبینانه تنها کارکرد
سینما حقیقت را نمایش فیلمهای مستندسازان جوان و نمایش تعدادی از مستندهای روز دنیا بدانیم، باز هم مجبوریم نمره بالایی به لحاظ عملکردی به این جشنواره بدهیم. دست یابی به مستندهای خوب دنیا با اینکه در نگاه اول ساده به نظر میرسد چندان کار راحتی نیست و همین که جشنوارهای این فرصت را فراهم میآورد تا این فیلمها به شکل مجتمع در سالنهای سینما به نمایش دربیایند در جای خود کار ارزشمندی است.»
او حاضر نمیشود در پاسخ به سوال ما کیفیت جشنواره سوم را تا قبل از برگزاری پیش بینی کند. قاسمی عقیده دارد شرایط فرهنگی ما به گونهای نیست که هر وقت خواستیم بتوانیم در بطن آن دست به پیشگویی بزنیم.«باید بپذیریم که مسائل فرهنگی جامعه ما کاملا متاثر از فضا و شرایط سیاسی جامعه است و این بدان معناست که نمیتوان از حالا دست به پیشبینی زد و جشنواره سوم را ندیده و نشناخته رتبه بندی کرد. هر گونه احتمالی وجود دارد حتی اینکه در پایان جشنواره سوم به این نتیجه برسیم که دوره سوم از دو دوره قبلی ضعیفتر بوده است. البته عکس این قضیه هم صادق است و بعید هم نیست سومین دوره یکی از برپارترین و قویترین ادوار برگزاری جشنواره
سینما حقیقت از گذشته تا بعدی که نمیدانیم چه موقع باشد نام بگیرد.»
از قاسمی میخواهیم نسل کنونی و جوان مستندساز ایرانی را تعریف کند. میگوید:«امروز شرایط و امکانات متفاوتی نسبت به نسب گذشته در اختیار نسل جدید مستندسازان ما قرار دارد. بحث دوربینهای دیجیتال با کیفیت بالا و البته ارزان قیمت این امکان را فراهم کرده تا مستندسازان با کمترین هزینهها دست به تولید آثارشان بزنند و حداقل آنچنان دغدغه بودجه و سرمایه اولیه نداشته باشند. این امکان خوبی است که در گذشته وجود نداشت. اما از طرف دیگر به نظر میرسد عدم تسلط بر تکنیک و ابزار سینمای مستند، نوعی شلختگی را بر آثاری که به این شکل ساخته میشوند حاکم کرده است. همین باعث شده دقت نظرها و ظرافتهایی را که نسل قبلی به دلیل ارزش نگاتیو در کار خود لحاظ میکرد در آثار نسل جدید کمتر مشاهده کنیم.» او در پایان حرف های خود تنها روی یک نکته تاکید میکند:«نسل جدید مستندساز ما اگر بتواند این شلختگی را کنترل کند، این توانایی واستعداد را دارد تا به اندازه نسل قبلی تاثیرگذار و ماندگار شود.»