۰
سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۵۳

واکاوی کارشناسانه زوایای یک ایل

نقدی بر فیلم مستند «سفر بی پایان» ساخته سعید تارازی
واکاوی کارشناسانه زوایای یک ایل
عزیزالله حاجی مشهدی
  فیلم مستند سفر بی پایان را می توان را در یکی از مهم ترین  شاخه های سینمای مستند یعنی مستند قوم پژوهی جای داد. در سینمای قوم پژوهی (Ethnological Cinema) که بی تردید در سایه­ی  تلاش های ارزنده­ی  کسانی چون ژان روش  - مستند ساز و پژوهنده و مردم شناس  فرانسوی - از 1950 میلادی  آغاز شده است، فیلمسازان مختلف کوشیده اند تا با هدف ورود به حوزه­ی مسایل انسان شناسی  و قوم شناسی به عنوان شاخه ای مهم از علوم اجتماعی، چشم اندازهای تازه ای را در عرصه های مردم شناسی فرهنگی و قوم پژوهی با تصاویری زنده وگویا و به زبان سینما  در قالب فیلم مستند ثبت وضبط کنند و به تماشا بگذارند. نتیجه­ی تلاش این دسته از فیلمسازان ،  ساخت مستندهایی است که هر چه از زمان ساخته شدن چنین آثاری بیشتر فاصله می گیریم ، گویی بر ارزش های وجوه استنادی و آموزشی ومطالعات تاریخی آن ها نیز افزوده می شود. جنبه های سرگرم کنندگی این گونه آثار بسیار کم اهمیت بوده و با هدف نوعی  مردم شناسی و تاریخ نگاری تصویری و  مستند با تکیه بر واقعیت های موجود در گذشته یا حال ، شکل می گیرند.
 دشواری تولید وساخت مستند هایی از نوع سفر بی پایان را  هرگز نمی توان حتی با مستندهایی از نوع مستند خبری (News Reel)   که به طور معمول با حضور مستند ساز در متن یک جریان یا واقعه­ی  زنده و پر خطر  هم­چون وقوع انقلاب ها وشورش ها و بسیاری از حوادث  طبیعی مثل : سیل ، زمین لرزه  و آتش فشان و....مقایسه کرد. در ترکیب بندی کلی  مواد  و مصالح اصلی فیلمی چون سفر بی پایان ، نوعی  پراکندگی و چند گونگی وتنوع وجود دارد که تلفیق نهایی درست وسنجیده ی این مواد و مصالح تصویری وبیانی ، چندان آسان نخواهد بود. استفاده ی درست از منابع دیداری – شنیداری باقی مانده از گذشته ، از فیلم وعکس و نوار صوتی گرفته تا کتاب ها و دیگر منابع مکتوب و نوشتاری ، همتی دوچندان می طلبد تا دستاورد نهایی که به عنوان یک فیلم مستند سعی در واکاوی های کارشناسانه در زوایای پنهان وآشکار گذشته واکنونِ یک قوم و یک ایل بزرگ وصاحب نام  همچون ایل بختیاری را دارد، به کاری قابل اعتنا وماندگار بدل شود.
سعید تارازی در مقام نویسنده و کارگردان و تهیه کننده ی سفر بی پایان  کوشیده است تا در این آزمون دشوار  در ترکیب بندی نهایی اثری که پدید آورده است کار قابل قبولی ارایه دهد. استفاده از تصاویر فیلم های آشنا و ارزنده ای چون  : علف (  - Grass مریان سی کوپر و ارنست شودزاک  ) ، تاراز ( فرهاد ورهرام  ) ، گوسفندان باید زنده بمانند ( آنتونی هاوارث) ؛ که در بایگانی گنجینه های مستند سینمای جهان و سینمای ایران یافت می شوند و در هم آمیختن و تلفیق آن ها با برخی تصویر سازی های گرافیکی ساده اما گویا وآموزشی ، مثل : هرم لایه بندی چند طبقه ای ایل بختیاری که به خوبی از راس تا قاعده ی هرم را به شیوه ای سلسله مراتبی : از خانوار ، مال ، تش ، تیره ، طایفه تا ایل  ( از جزء به کل ) نشان می دهد و نظام سلسله مراتبی قدرت و فرماندهی وفرمان­بری را از ایلخان  تا کلانتر و کدخدا  و ریش سفید و سرمال و سر پرست خانوار  ( از بالا به پایین )  به نمایش می گذارد ، به فیلم از جنبه­ی آموزشی و دادن اطلاعات درست و دقیق نیز غنای چشمگیری بخشیده است. به ویژه که  درستی این اطلاعات نیز در جای جای اثر در  قالب گفتار های چند تن از پژوهشگران و مستند سازان و مردم شناسان نام آشنا از جمله : فرهاد ورهرام  به تایید  می رسد. گذشته  از این ها ،  با استفاده از برخی ترفندهای ساده - اما جذاب  - همچون نماهایی  که  در تصویری به شیوه ی نقاشی های قهوه خانه ای ، تیراندازی بختیاری ها  را به نوعی جاندار جلوه می دهد ، یا جلوه های ویژه ای که در نماهای دیگر از جمله برای نشان دادن کوچ و نمایش گذرگاه های رفت وبرگشت ایل و ایل راه هایی که عشایر را به ییلاق وقشلاق و علفزارها  می رساند.  .فیلم 59 دقیقه ای سفر بی پایان می کوشد تا به عنوان یک مستند مردم شناسانه در شاخه ی سینمای قوم پژوهی ، معرفی دقیق و بی طرفانه ای از  فرهنگ و اقتصاد کوچ نشینی ایل بختیاری ارایه دهد. ایلی که مثل بسیاری از ایل های دیگر در ایران وجهان ، اقتصادی وابسته به دامداری و زندگی شبانی و گله داری داشته و پیوسته در جست وجوی چراگاه و مرتع و در فکر تامین علف برای دام و چارپایان خود بوده است. نقش انکار ناپذیر اما پرفراز و فرود اقتصادی و سیاسی - اجتماعی ایل بختیاری از انسجام تا به هم ریختگی سنتی نظام ایلی ، اتکای  اقوام مهاجم به عشایر بومی ، حذف تدریجی خان ها و تغییر مدیریت و نظام ارتباطی میان حکومت وایل های مختلف ، به ویژه از دوران مشروطیت به بعد ،  در فیلم نمودی بارز دارد. به نظر می رسد که ایل های ایرانی ، به ویژه ایل بختیاری در قالب طایفه های چهار لنگ و هفت لنگ  که در جریان های تصرف اصفهان و تهران  در عصر مشروطیت ، حضوری پیروزمندانه از خود نشان می دهند ، یا در دوران استخراج نفت در مناطق جنوبی ایران حضور گسترده بختیاری ها به عنوان نیروی های ساده­ی کارگری  درکارهای جاده سازی و صنعت نفت ، به روشنی اثبات می کند که اگر چه از نعمات زندگی و تمدن شهری وشهر نشینی بهره چندانی نمی برند ، اما با استفاده از انسجام و همدلی های ایلی خود ، همواره به کمک شهرها وشهری ها شتافته اند! نکات ظریف و تامل برانگیزی از زبان آنان شنیده می شود : یک پیرمرد ایل  گوسفند را مایه­ی بدبختی خود می پندارد ، آن دیگری در حسرت داشتن یک درخت است یا بیان کنایه آمیزجوان امروز ایل که به تامین گوشت برای شهری ها و بی بهره ماندن از شهری ها اشاره می کند و نیز طرز تلقی شهروندان تهرانی از زندگی عشایر در جریان  یک  جشنواره ی فرهنگی ونمایش خیابانی کوچ و زندگی عشایری در خیابا ن ولی عصر تهران و در عین حال  ثبت تصاویری از تغییر سبک زندگی در استفاده از وسایلی چون : رادیو، تلفن همراه و وانت بار و... در ایل، به خوبی تناقضی آشکار از اهمیت وجودی آنان را از یک سو  و بی اعتنایی  حکومت ها به ساده ترین نیازهایشان را در دوران مختلف تاریخی  از سوی دیگربه رخ می کشد.
تصاویر متنوع و به نسبت مطلوب فیلم با توجه به دشواری کار در مسیرهای سخت وکوهستانی ، تدوین مناسب اثر که با وجود استفاده از بخش های گفت وگو محور ، از ضرباهنگ پرکشش فیلم نمی کاهد ،و به ویژه استفاده­ی درست از صدا و موسیقی کم حجم وکمک کننده به فضای فیلم را باید به حساب امتیازهای سفر بی پایان گذاشت. هرچند که تلاش برای داشتن نوعی نگاه جامع نگرانه با هدف پرداختن به همه­ی زوایای اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی ایل بختیاری در قالب چنین اثری ، موجب شده است تا در بررسی برخی از محورها از جمله کودکان ونوجوانان و آموزش وتحصیل آنان با نگاهی بسیار گذرا  رو به رو شویم و در مواردی چون سور وسوگ ایل و مراسمی که  به طور طبیعی نمی تواند از جریان کوچ و سفر و زندگی یک ایل بزرگ آن را حذف کرد ، به گونه ای آشکار در فیلم جایی ندارد.
 
کد مطلب: 529
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *