ساختههاي مهناز محمدی همگي پسزمينه اجتماعي دارند، «آقا ولی» هم همینطور است و با تم اجتماعی ساخته شده است. محمدی پیش از این با مستند «زنان بدون سایه» دربارهی زنانی که در یک آسایشگاه روانی زندگی میکنند، برنده جایزههای زیادی از جشنوارههاي داخلي شده و حالا با مستند «آقاولی» به جشنواره فیلم سینماحقیقت آمده است.
*
سوژههای آشنا
این مستندساز هدفش از مستندسازی را رسیدن به حقیقت ميداند: «از جایی به بعد به این نتیجه رسیدم که هیچ سندی نمیتواند خود حقیقت باشد، در نتیجه احساس کردم حقیقت دور از دسترسم است و باید فاصلهام را با آن کم کنم، به همین دلیل هم مستندساختن برای من جذاب است.» محمدی روحیهای دارد که ترجیح میدهد درباره سوژههایی مستند بسازد که واقعا آنها را میشناسد، سوژههایی نزدیک و آشنا که بدون تداخل، مستند میشوند. آقاولی هم از همین دست سوژهها بوده؛ مهناز محمدی او را از 15سال پیش میشناخته است.
* آشنايي با طاهره خانم
محمدی درباره شکل آشناییاش با آقا ولی توضیح میدهد: «آقا ولی را خیلی خوب میشناختم، حدود 15سال پیش برای تهیه یک گزارش به حاشیه جنوبی شهر تهران رفتم. سراغ هرکس میرفتم حاضر نمیشد با من مصاحبه کند، خیلی اتفاقی به زنی به نام طاهره برخوردم و گفتم با من مصاحبه میکنی؟ گفت: چرا نمیکنم؟ همه معمولا آنجا مشکل داشتند و باید از شوهرشان برای صحبتکردن اجازه میگرفتند، اما وقتی از طاهره خانم خواستم با شوهرش صحبت و با او هماهنگ کند، گفت: شوهرم؟ غلط میکند حرف بزند! این شکل برخورد برای من خیلی جالب بود اینکه طاهره چقدر مستقل و بدون هیچ نگرانیای صحبت میکند. همین شکل برخورد هم موجب شد باب آشنایی من و او باز شود تا اینکه دوستیمان تا امروز ادامه پیدا کند.»
* چرا آقا ولی؟
آقا ولی پسر طاهره خانم است. پسری که 15سال پیش کارتنخواب بود و حالا امروز سوژه مستند مهناز محمدی شده است. او آقا ولی را اینطور برایمان معرفی میکند: «آقا ولی یک آدم خیلی معمولی مثل همه ما است که البته میتوانست فرد خاصی باشد، اما به دلایل مختلف شرایطش را نداشت. او حتی در کودکی برای حضور در تیمملی فوتبال نونهالان هم انتخاب شده بود که بهدلیل فقر و مشکلات مالی نتوانست از این فرصت استفاده و این رشته را دنبال کند.»
این مستندساز با یادآوری دوران کارتنخوابی آقا ولی در گذشته ميگويد: «ما در مستند، همین آقا ولی کارتنخواب را میبینیم که یک فرصت در زندگیاش دارد. او فرصتی را دوباره به دست میآورد و حالا در مستند میبینیم که چطور با این فرصت برخورد و تغییر میکند؟»
* از فاصلهاي نزديك
گفتیم که مهناز محمدی علاقه دارد درباره سوژههایی فیلم بسازد که آشنا هستند و میتوان به آنها نزدیک شد، آنقدر که مستند واقعا مستند شود. او درباره مستند «آقا ولی» هم به همین حس رسیده است و میگوید: « از آن جایی که من مدتهاست به خودِ حقیقت مشکوک هستم به همین خاطر تلاش کردم با نزدیک شدن به آدم هایی مانند «آقا ولی» به حقیقت واقعی دست پیدا کنم. آقا ولی از نظر من یک حقیقت محض است که من با توجه به تجربه ای که در حوزه سینمای اجتماعی دارم دوست دارم همچنان به کشف حقیقت تلاش کنم. در این فیلم برای رسیدن به حقیقت آنقدر فاصلهام را کم کردهام که کاملا مشهود است. باید فیلم را ببینید تا متوجه این نزدیکی شوید.» گاهی مستندسازان نمیتوانند دوربین را با افراد مأنوس کنند و ممکن است شخصیتهای مستند کاملا دوربین را یک غریبه بدانند و به همین دلیل هم مصنوعی جلوی آن ظاهر شوند، اما محمدی معتقده دوربین یک ابزار است: «فاصله اصلی بین مستندساز، سوژه است که باید کم شود. این فاصله باید بهقدری کم شود که دوربین یا هیچ ابزار دیگری به چشم نیاید. به اعتقاد من اگر بهعنوان یک مستندساز بتوان با هر شیوهای این فاصله را شکافت، آنوقت در نمایش سوژه موفق خواهیم بود.»
* بايد زمان صرف كرد
این مستندساز راه کمشدن فاصله مستندساز با سوژه را صرف زمان میداند و میگوید: «اگر زمان طولانیتری وقت گذاشته شود، حتما این فاصله از بین میرود. برای مثال من در فیلم قبلیام یعنی «زنان بدون سایه» که درباره آسایشگاه روانی زنان است، مدت زمان زیادی هر هفته دو، سه روز به آسایشگاه میرفتم، آنجا با هم صحبت و شوخی میکردیم و میخندیدیم که همه اینها باعث میشد وقتی قرار بود بهصورت جدی فیلم را بسازم، دیگر دوربین را نمیدیدند و برایشان غریبه نبود. دلیلش هم این بود که دوربین را مدتهای زیادی در دست و کنار من دیده بودند و دیگر توجهشان را جلب نمیکرد. به نظر من مهمترین نکته برای رسیدن به این شرایط صرف زمان است و هرچه زمان طولانیتر باشد، حتما موفقیتمان بیشتر است.» او به مستندسازانی که بدون توجه به اين نكته سراغ ساخت مستند میروند، نقدی وارد نمیکند: «هر کسی بنابر دانش و از نگا ه خودش فیلم میسازد و به نظر من بهتر است قضاوت درباره چگونگی این کار نکنیم.»
* هدیهای به افراد جامعه
محمدی در یادداشتی برای این فیلم نیز نوشته است: « آقا ولی برای من نمونه از کسانی است که با توجه به برخی از فشارها برای بستن مراکز ترک اعتیاد (ان- آی) در خانه خود کلاس برگزار می کند. او که توسط همان افراد عادی جامعه توانست بر اعتیاد ۱۷ ساله خود پایان بدهد اکنون بدون هیچ حمایتی به کمک دیگران می شتابد. این فیلم برای من هدیه ای است به افراد جامعه ام تا آنها را دعوت به این گونه مشارکت که در نتیجه همه افراد جامعه از آن نفع خواهند برد، کنم. آقا ولی ۳۸ ساله از ۱۳ سالگی به مواد مخدر آلوده شد. سالها اعتیاد اورا به دزدی، خفت گیری و نهایتا به کارتن خوابی کشاند اما بالاخره توانست بعد از ۱۷ سال بر اعتیاد غلبه کند. ما روزهای بعد از ترک و زندگی اش و چالش های آن در کنارش بودیم.»
* گفتگو از: زهرا عباسي