۰
سه شنبه ۱ دی ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۲۹
گفت‌وگو با «شهرام مکری» درباره عرضه فیلم‌های مستند

«سینماحقیقت» کارنامه خوبی از خود به جای گذاشته است

شهرام مکری کارگردان سینمای تجربی معتقد است جشنواره‌ی «سینما حقیقت» در این سال‌ها کارنامه‌ی خوبی از خودش به جا گذاشته است.
«سینماحقیقت» کارنامه خوبی از خود به جای گذاشته است
به گزارش روابط عمومی بین المللی سینماحقیقت، دیگر همه‌ی سینمادوستان «شهرام مکری» را می‌شناسند؛ کارگردان فیلم متفاوت «ماهی و گربه» که خیلی از سینماروها را با فرم عجیب و غریبش به هیجان آورد. شهرام مکری حالا جزو یکی از فیلمسازان مهم جریان «هنر و تجربه» در ایران است. کارگردانی که تلاش می‌کند تا هم به لحاظ ساختاری و هم قصه‌گویی فرم تازه‌ای را در سینمای ما تجربه کند. او درباره‌ی اکران فیلم‌های مستند در گروه هنر و تجربه این طور می‌گوید که «در تهران برنامه‌ای وجود ندارد و فعلا قرار نیست اضافه شوند. با تولیدات زیاد سینمای داستانی که در ایران داریم، سالن برای اکران فیلم‌های مستند کم است و نمی‌شود ظرفیت بیشتری از سالن‌های موجود را به فیلم‌های «هنر و تجربه» اختصاص داد. اما در شهرستان‌ها این امکان ممکن است وجود داشته باشد. مثلا می‌دانم که همین یکی دو روز پیش در شیراز نمایش گروه «هنر و تجربه» افتتاح شده و این برنامه وجود دارد که حداقل در شهرهای مختلف سالن برای اکران فیلم‌های هنر و تجربه وجود داشته باشد. اما در تهران فعلا این ظرفیت وجود ندارد.» با مکری درباره‌‌ی عرضه‌ی فیلم‌های مستند در ایران و مشکلات ارتباط با مخاطبان گفت‌وگو کرده‌ایم.
*
- چقدر از میزان استقبال مخاطب‌ها در اکران فیلم‌های مستند در گروه هنر و تجربه راضی هستید؟
تجربه‌ی اکران فیلم مستند به صورت منسجم در گروه «هنر و تجربه»، تجربه‌ی منحصربه‌فردی است. به نظرم نباید انتظار استقبال انبوه در اکران این فیلم‌ها را داشت. بد نیست این را هم اضافه کنم که در دنیا، فیلم‌های مستند بلند با زمانی بیشتر از شصت دقیقه داریم، این فیلم‌ها جزو سابقه‌ی کارگردانی آن فیلمساز‌ها به حساب می‌آید. در حالی‌که در ایران این فیلم‌ها خیلی برای کارگردان‌ها سابقه‌ی جدی‌ای به حساب نمی‌آید. یعنی وقتی کارنامه‌ی کاری یک کارگردان را می‌بینیم، اگر اولین فیلمی که ساخته یک فیلم بلند بالای شصت دقیقه باشد، آن فیلم، اولین فیلم بلند آن کارگردان محسوب می‌شود. منظورم این است که برای جشنواره‌های مختلف دنیا تفاوتی نمی‌کند که اولین فیلم بلندتان، فیلم بلند داستانی است یا فیلم بلند مستند. در حالی که در ایران به نظر می‌رسد تعریف فیلم بلند، با تعریف فیلم بلند داستانی یکی است. این هم از آن نکاتی است که در سینمای ایران در حیطه‌ی اکران سینمای مستند تاثیرگذار است.

- البته به نظر می‌رسد خود فیلمسازان فیلم‌های کوتا‌هشان را جدی نمی‌گیرند و تلاشی برای نشان دادن آن به مخاطب نمی‌کنند.
بازار ارائه‌ی فیلم‌های مستند در دنیا سالن‌های سینما نیستند. بازار ارائه‌ی فیلم‌های مستند در همه‌ی جای دنیا به جای سالن‌های سینما، شبکه‌های اینترنتی و تلویزیونی است. این روش عرضه به این معنا است که آن شبکه‌ها بازار بهتری برای ارائه‌ی فیلم‌های مستند است و اصلا مسیر دیده شدن آن فیلم‌ها از این مسیر می‌گذرد و نه از مسیر اکران. مثلا شاید در طول سال گذشته فقط چند مورد مستند معروف را پیدا کنیم که در سینماهای دنیا اکران شدند. در حالی که در سینمای ایران و در گروه «هنر و تجربه» چندین برابر تعداد این فیلم‌ها در امریکا، فیلم مستند در تهران اکران شده است. به نظرم این فرصت خوبی برای فیلم‌های مستند در ایران است اما نمی‌شود از این بازار توقع این را داشت که مخاطب انبوه برای تماشای این فیلم‌ها به سالن‌های سینما هجوم بیاورند.

- به نظرتان چه راهی وجود خواهد داشت تا مخاطب عام در تمام روزهای سال مانند این روزها به سینماها بیایند و فیلم مستند تماشا کنند؟
سینمای مستند در جامعه‌ای می‌تواند با مخاطب ارتباط بگیرد که آن جامعه، جامعه‌ی نقدپذیری باشد. این نقدپذیر بودن به معنی مردم و مسوولان نقدپذیر است. در این صورت مستندساز می‌تواند تصویر واقعی‌ای از جامعه‌ی خودش نشان بدهد. تا وقتی تصویر واقعی وجود نداشته باشد، فیلم مستند که برخلاف فیلم داستانی مدعی راست‌گویی است، نمی‌تواند مخاطب خودش را جذب کند و به پای سینمای مستند بیاورد. به نظرم جامعه‌ی ایران در حال حاضر در هر دو بخش ظرفیت لازم را برای شنیدن حقایق ندارد. یعنی نه مردم دوست دارند حقیقت در موردشان گفته شود و نه به نظر می‌رسد که مسوولان نقدپذیر باشند. در چنین شرایطی فیلم‌های مستند نمی‌توانند تصویری واقعی از جامعه و موضوع مورد نظرشان ارائه بدهند.

- آیدا پناهند که سال گذشته فیلم سینمایی «ناهید» را ساخته بود که در جشنواره‌های معتبر بین‌المللی زیادی هم فیلم دیده شد، حالا امسال یک فیلم مستند در بخش مسابقه‌ی جشنواره دارد. خیلی از فیلمسازان وقتی وارد فضای داستانی می‌شوند، خیلی کمتر برمی‌گردند تا فیلم مستند بسازند. به نظرتان اتفاق‌هایی از این دست چقدر می‌تواند برای سینمای مستند خوب باشد؟
این مرزبندی بین سینمای مستند و داستانی را ما خیلی در ایران انجام می‌دهیم. در مورد خانم پناهنده که شما مثال زدید، این فیلم بلند مستند، یک فیلم بلند در کارنامه‌ی کاری‌شان خواهد بود. منظورم این است که در ایران چون این مرزبندی‌ها را انجام می‌دهیم، فیلم‌های مستند را جزو کارنامه‌ی کاری یک فیلمساز نمی‌بینیم. حتی گاهی خود فیلمسازها این کار را می‌کنند و فیلم‌های مستند را از کارنامه‌ی کاریشان جدا می‌کنند اما در سطح بین‌الملل کارگردان‌های مهمی مانند مارتین اسکورسیزی در کنار فیلم‌های بلند، هر از چندگاهی فیلم‌های مستند هم می‌سازند و این فیلم‌ها جزو کارنامه‌ی کاریشان هم به حساب می‌آید. یا مایکل مور در کارنامه‌ی کاری‌اش فیلم‌های داستانی هم دارد. خیلی از فیلمسازان دنیا دائم در این زمینه کار می‌کنند و گاهی فیلم‌های مستند می‌سازند و گاهی هم فیلم‌های داستانی. به نظرم بسته به علاقه‌ی فیلمساز به موضوعش است که مشخص می‌کند این فیلم باید مستند یا داستانی ساخته شود. این مرزبندی را باید در ایران کنار بگذاریم.

- به نظر می‌رسد که جریان فیلم‌سازی مستند نسبت به سال‌های قبل حرفه‌ای‌تر شده است. حالا دیگر یک تیم فیلم‌سازی، فیلم مستند می‌سازد. فکر می‌کنید این فضا چقدر نشان‌دهنده‌ی پیشرفت سینمای مستند است؟
وقتی آدم این را می‌شنود یا در فیلم‌های مستند می‌بیند، به خودی خود به نظر می‌رسد نمی‌تواند روی آن حساب باز کند. فضای حرفه‌ای‌تر یعنی این‌که آدم‌ها به طور تخصصی کار خودشان را ساختن یک فیلم مستند انجام می‌دهند. از طرف دیگر ممکن است این به درد همه‌ی فیلم‌ها هم نخورد. شاید بعضی از فیلم‌های مستند نیاز به یک تیم کوچک و جمع‌وجور داشته باشند تا به سرانجام برسند و تبدیل به یک فیلم مطلوب شوند. باید ببینیم که آیا آن فیلم نیازی به این پروداکشن حرفه‌ای داشته است یا نه. قبلا مشکل سینمای مستند ما این بود که فیلم‌ها حتی در صورت نیاز داشتن به یک پروداکشن حرفه‌ای به صورت خیلی آماتوری تولید می‌شدند. الان ممکن است مشکل سینمای مستند این شود که فیلمی که نیاز به یک گروه جمع‌وجور و کوچک دارد، برای این‌که بخواهد نشان بدهد حرفه‌ای است، الکی و به صورت تصنعی پروداکشن خودش را بزرگ کند، در حالی که این پروداکشن بزرگ اصلا به کمک فیلم نخواهد آمد. باید مراقب بود که در هر دوی این زمینه‌ها افراط و تفریط نشود و فیلم مستند به نیاز خودش جواب دهد. ولی در نگاه اول به نظر می‌رسد که سینمای مستند سینمای حرفه‌ای‌تری نسبت به گذشته شده است.

- امسال سال نهم جشنواره‌ی «سینما حقیقت» است و تقریبا نزدیک به یک دهه است که جشنواره‌ای در ایران برای فیلم‌های مستند برگزار می‌شود. این جشنواره به نظرتان چقدر توانسته به فیلمسازان مستند برای بهتر و حرفه‌ای‌تر شدن فیلم‌هایشان کمک کند؟
جشنواره به خودی خود چون یک کار فرهنگی است؛ کار مثبتی در زمینه‌ی سینما و کمک به مخاطب برای پیدا کردن فیلم و کمک به فیلمساز برای تولید فیلم‌های بعدی‌اش. فکر می‌کنم جشنواره‌ی «سینما حقیقت» در این سال‌ها کارنامه‌ی خوبی از خودش به جا گذاشته است. این جشنواره توانسته مهمان‌های خارجی مهم و فیلم‌های خارجی درجه یکی را به ایران بیاورد و نمایش بدهد. مستندسازان داخلی هم دوست دارند فیلم‌هایشان را با جشنواره‌ی «سینما حقیقت» تنظیم کنند. در کنار این‌ها این جشنواره مخاطب‌های زیادی هم دارد. همه‌ی این‌ها نشان می‌دهد که جشنواره‌ی «سینما حقیقت» در این سال‌ها جشنواره‌ی موفقی بوده و حتما برگزاری‌اش به رشد سینمای مستند کمک می‌کند.
 
کد مطلب: 1625
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *