به گزارش روابط عمومی نهمین جشنواره سینماحقیقت، مركز گسترش سينماي مستند و تجربي چند سالي است كه برنامههاي خوبي براي ارتقاي سينماي مستند در ايران دارد. برنامههايي كه ميشود مهمترين آنها را در كارگاههاي جشنواره در سالهاي اخير ديد.
مرتضی رزاق کریمی كه سالها تجربهي كارگرداني و تهيهكنندگي فيلمهاي مستند را داشته، معتقد است برنامههايي كه سالهاي اخير در مركز گسترش براي ارتقاي سينماي مستند انجام شده، توانسته قدمهاي رو به رشدي براي اين سينما بردارد.
- چه قدر از ايدههايي كه در اين چند سال در مركز گسترش سينماي مستند و تجربي داشتيد، عملي شده است؟
سال اول كه من به مركز آمدم، بيشتر به پاسخگويي به انتظارهايي گذشت كه در مدت طولاني انباشته شده بود. انتظارات بيجايي هم نبود. به هر حال دوستان مستندساز خارج از تلويزيون اگر بخواهند كار كنند طبيعي است كه بهرتين جايي كه بخواهند مراجعه كنند مركز گسترش است. اول سعي كرديم به اين انبوه انتظارات پاسخ دهيم. تعداد زيادي طرح شايد نزديك به 600 طرح رسيدگي شد. اما در گام بعدي سعي كرديم به سمت استانداردسازي برويم. اين ادعايي بود كه در سال دوم مطرح كرديم. منظورمان از استاندراد فقط بحث فني نيست. البته در بحث فني استانداردسازي هم مبحث مهمي است. چون هنوز هم فيلمهاي مستند زيادي دارمي كه فاقد استاندارهاي فني لازم است. اما بحث ما بيشتر دربارهي استاندارسازي از مجموعهي فرايند توليد يك فيلم مستند است.
يعني از يافتن يك ايده و سوژهي مناسب، تبديل كردن آن به يك طرح فيلم و بعد انجام مراحل پژوهشها كتابخانهاي و پژوهش ميداني تا رسيدن به يك فيلمنامه. ما اين فرايند را متاسفانه به شكل خيلي مشخصي هنوز نداريم. اما اين يك فرايندي است كه در كشورهاي پيشروي سينما و مستند اتفاق ميافتد. البته ما مستندسازهايي داريم كه كاملا با اين موضوع آشنا هستند. بنابراين به طور خاط در سال گذشته تلاش كرديم قدمهاي جديتري براي اين استانداردسازي برداريم.
- درواقع كارگاههاي «مستندسازي با فيلمنامه» و «مستندسازي بدون فيلمنامه» در ادامهي همان برنامههاي استانداردسازي است؟
دقيقا همين طور است و اين بخشي از همان فرآيندي است كه گفتم. بحث فيلمنامه و چگونگي يافتن يك ايده و موضوع و تبديل كردن آن به طرح و در ادامه ساختن فيلم مستند با فيلمنامه يا بدون فيلمنامه مباحث جدي است كه ما امسال براي آنها كارگاه برگزار كرديم. البته كارگاههاي ديگري كه سال گذشته هم برگزار كرديم، چگونگي عرضهي يك ايده و يك فيلم است. اين كه چه طور مستندسازها براي فيلمهايشان يك سرمايهگذار پيدا كنند. در كنار آن كارگاهي وجود دارد كه چگونه مستندساز بتواند فيلمش را به يك بازار مهم رسانهاي عرضه كند. ببينيد، ما تلاشمان نبايد فقط براي توليد يك فيلم باشد. فيلم اگر توليد شود و به مخاطبش عرضه نشود، به نظرم حركت ناقصي اتفاق افتاده است.
زنجيرهي ساخت يك فيلم زماني كامل ميشود كه بتواند به مخاطبش عرضه شود. اين كارگاه را ما سال گذشته با EDM داشتيم و در ادامهاي امسال هم آن را برگزار كرديم. ما دنبال اين بوديم كه حلقههاي اين زنجيره را از ابتدا تا انتها بشناسيم. چون اگر اين حلقهها كامل نباشد، مانند تيري است كه در تاريك شليك ميشود. ممكن است تير خيلي خوبي هم باشد اما بايد بدانيم كه اين شليك قرار است به كجا برخورد كند و مخاطب ما چه كسي خواهد بود.
- در بخش فني ساخت فيلمهاي مستند اتفاقهاي خوبي افتاده است. تيمهاي مستندسازي به لحاظ فني حرفهايتر شدهاند. اين طور به نظر ميرسد كه در دراز مدت آن استاندراهاي محتوايي كه شما ميفرماييد هم در آينده اتفاق خواهد افتاد.
بله، همين طور است. اين به عنوان يك گام به جلو تلقي ميشود. يعني تقسيم كار حرفهاي، توجه كردن و ارزش قائل شدن براي تخصصها در مستندسازي. اگر ما بخواهيم به عنوان يك صنعت به سينماي مستند نگاه كنيم و وجه رسانهاي آن برايمان مورد توجه است، بايد به تقسيم كار حرفهاي توجه كنيم. البته استثناهايي هم ممكن است وجود داشته باشد. فيلمهايي هستند كه ممكن است به خاطر شرايط ويژه، فقط يك نفر با يك دوربين مستند بسازد. ما اين استثناها را ميپذيريم و قبول داريم كه فيلمهاي مستندي هم هستند كه به اين شكل ساخته ميشوند. ممكن است فيلمسازي با يك موبايل فيلم بسازد و فيلم ارزشمندي هم شود. ولي اين را به عنوان الگوي رايج توليد به هيچ وجه توصيه نميكنيم. بنابراين ارزش قائل شدن براي تخصصها در سينماي مستند به عنوان يك كار كاملا حرفهاي بايد مورد توجه قرار بگيرد.
- بخش پژوهش چند سالي است كه به عنوان يك بخش جداگانه در جشنواره داوري ميشود. فكر ميكنيد اين اتفاق براي بخشهاي ديگر مانند گويندگي فيلمهاي مستند هم اتفاق بيفتد؟
بله، امسال هم بنا شده تا اگر داورها گويندگي فيلمي را ارزش دريافت جايزه بدانند، معرفي كنند و قرار است در آينده بيشتر از اين هم به اين بخش توجه شود.
- بحث ديگري اين است كه مستندسازها دوست دارند تا فيلمهايشان مانند فيلمهاي داستاني ديده شود. فكر ميكنيد چه مسيري را سينماي مستند بايد طي كند تا عامهي مردم هم آن را به عنوان گونهاي از سينما بپذيرند و براي تماشايش به سينما بروند.
ببينيد، مخاطبسازي به يك برنامهريزي نسبتا طولاني نياز دارد. ما در طول سالها نمونههاي فيلمهاي مستند داشتيم كه مخاطبهاي فراواني را توانستند به سينماها بكشانند. فيلمهايي مانند «آتلان»، «شش قرن و شش سال» و الان هم فيلم «آزادراه» در حال اكران است. اين فيلمهاي مستند مخاطبهاي قابل توجهي را جلب كردند. البته پنج دهه قبل از اين فيلم «خانهي خدا» مستندي بود كه مخاطب انبوهي را به سالنهاي سينما كشاند. الان در كشورهاي توسعهيافته و پيشرو در سينما هم ميبينيم كه در سالنهاي سينما هم فيلم مستند نمايش ميدهند و تماشاگران زيادي هم آنها را تماشا ميكنند.
- رسيدن به اين نقطه شرايطي احتياج دارد. به نظر شما اين شرايط چه ميتواند باشد؟
شايد اولين چيزي كه به ذهن برسد اين است كه سالن سينما در اختيار سينماگران مستند قرار بگيرد. اين شرط لازم است، اما كافي نيست. اگر سالن مناسب باشد و فيلم خوبي نباشد بازخورد منفي خواهد داشت و به ضرر سينماي مستند تمام ميشود. ظرفيت نمايش مستند بالا است و سالن بايد اختصاص داد. البته اين كاري است كه بايد به تدريج اتفاق بيفتد. با جريان گسترش مخاطب كه ميتواند با انتخاب فيلمهاي مناسب باشد، قطعا فيلم مستند ميتواند مخاطب جدي در سالنهاي سينما داشته باشد. سه يا چهار سال پيش دورهاي را داشتيم كه انجمن سينماي مستند در سينماي آزادي فيلم مستند نمايش ميدادند و آن فيلمها مخاطبهاي بيشتري نسبت به فيلمهاي داستاني داشتند. مهم اين است كه طبق يك برنامهي مشخص و گام به گام جلو برويم.
این گفت و گو در ششمین شماره نشریه روزانه منتشر شده است.