۰
جمعه ۲۷ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۰۹:۰۰
محمد تهامی نژاد تعاریف متفاوتی از خلاقیت در سینمای مستند ارائه کرد؛

مستند سازی علم نیست؛ جایی قدم می گذارد که علم وامانده است

مستند سازی علم نیست؛ جایی قدم می گذارد که علم وامانده است
محمد تهامی نژاد پژوهشگر، منتقد و مستندساز معاصر ایرانی در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار روابط عمومی جشنواره بین المللی «سینماحقیقت» به تعریفی از سینمای مستند پرداخت و نقش خلاقیت را در تولید فیلم های مستند برشمرد.
 
وی معتقد است فیلم مستند جدا از استانداردهای صدا و تصویر و کیفیت های بصری و صدایی، از ظرافت، نظرگاه و لطف و زیبایی برخوردار است که هنر مستندسازی است. مستند سازی علم نیست؛ بلکه جایی قدم می گذارد که علم وامانده است.
 
*مشروح گفتگوی محمد تهامی نژاد به شرح ذیل منتشر شده است:
 
 * در حال حاضر با توجه به دسترسی آزاد کارگردانان به متریال فیلمسازی آیا ساخت فیلم مستند به خلاقیت نیاز دارد یا صرفاً ضبط تصاویر مستند گونه کفایت می کند؟
 
«در عصر دیجیتال، وضعیت دسترسی به جهان تاریخی دیگرگون شده و فن آوری دیجیتال و وجود دوربین، شرایط را متفاوت ساخته است. البته دوربین دیجیتال، بسیاری از گرفتاری های نور و صدا را حل کرده، ولی ایجاز را نیز مختل ساخته است.»
 
«ضبط تصاویر همواره اولین وظیفه مستند سازان و نخستین کارکرد فیلم مستند بوده است. اما مستندسازی از جایی دیگر شروع میشود؛ از جایی که صدای مستندساز شنیده شود. مستند سازی عبارت است از درک مستند ساز از جهان؛ چیزی که در تصاویر مستند گونه وجود ندارد.»
 
  *تعریف شما از خلاقیت چیست؟
 
«از قدیم، دو تعریف مستند: «پرورش خلاق امر واقع» و «اجرای خلاق و روایی امر واقع» بوده است. پرورش خلاقۀ آنچه که در برابر دوربین در حال رخ دادن است یا دگرگون ساختن واقعیت به صورت یک روایت، بازسازی، حتی انیمیشن، این تعریف را تکمیل کرده اند.»
 
«خلاقیت در مستند سازی، طرح نو و نگاه متفاوت به واقعیت، تعریف شده است. یعنی شکل دیگری از دیدن، پروردن و کارکردن با ایده و فکر جدید، تأمل، دقت و تفکر روی یکایک مؤلفه های فیلم سازی، از یافتن موضوع مسئله محور و پژوهش دست اول سینمایی  و کشف نکته های تازه و ناب گرفته تا  تبدیل پژوهش به زیبایی های بصری به مدد خط و نور، سایه روشن، ترکیب بندی صدا و بیرون کشیدن میزانسن از درون ذهن آدمی، همه جنبه های خلاقیت اند؛ به عبارت دیگر تا زمانیکه می شود در تحول رخداد شرکت کرد، به گفتار متوسل نشویم.»
 
«بیرون کشیدن روایت از درون زندگی به خلاقیت نیاز دارد، برخی روایت را به مدد مونتاژ بوجود می آورند. البته خلاقیت امری استاندارد پذیر نیست و به اندازه ذهن و توان آدمی گسترده است. ولی با حضور در مناسبات کیفی فنی و تولید، شکوفاتر می شود.»
 
* به عنوان یک محقق چه پیشنهادی برای مستند سازان دارید تا یک اثر استاندارد بسازند؟
 
«خلاقیت امری معادل استاندارد شدن تولید و کمی سازی هنری نیست. خلاقیت یعنی ذهنیتی فراتر از استانداردها و معیارها. البته معیارهای کیفیت را در وسایل ، ابزار و زمان بندی ها و بسیاری از جنبه های تهیه و تولید و حتی پژوهش و دستگاه اداری می توان تعریف کرد.»
«یعنی مستند ساز کارش را بر اساس پروپوزال شروع کند. سؤالی برای جستجوی خود داشته باشد. رویکردش به واقعیت روشن باشد. مجموعه ای ابزار با استاندارد های  تعریف شدۀ ملی و جهانی  را در اختیار بگیرد تا رنگ، نور و حرکت و صدای مناسب و قابل رقابت فراهم آید.  محصول کار مستند سازان روی پردۀ مناسب و سالنی با کیفیت صدای خوب بنمایش گذاشته شود. قرارداد های مطمئن وجود داشته باشد و از حقوق مؤلفان و مصنفان بر مبنای قواعدی مدون، صیانت شود.»
 
«امروزه  بخشی از موفقیت فیلم های حیات وحش در ایران ، اطلاع از دانش روز جهان و فهم دستاورد های فنی و شناخت تمهیدات  مستند سازان دنیا  و خرید و ابداع دستگاه ها ، حس گر ها و تَله گذاری های مناسب و آزموده شده است. اما برای تبدیل تصویر طبیعت به اثری زیبایی شناختی، جدا از مطالعه علمی و دارا بودن روحیه عالمانه  و ابزار استاندارد، مستند ساز  به طبعی هنری و درکی زیبایی شناختی  وزبانی خوش هم نیاز دارد.  نمی توانم منکر شوم که  ابزار در بسیاری ازموارد در ذات خود نتایج زیبایی شناختی ببار می آورد. همچنان که "هنر علم" در آزمایشگاه ها ، زیر میکروسکوپ  و یا از داخل تلسکوپ های کهکشان نگر ،  در ثبت جهان های نادیده ، زیبایی خلق کرده است»  
 
*به عقیده شما مهمترین نیاز امروز سینمای مستند ایران چیست؟
 - واقعاً مهمترین نیاز را نمی دانم . اما یکی از مهمترین نیازهایش نقد درونی است. سینمای مستند ایران به صورتی تخصصی نقد نمی شود.  مستند های  ایرانی باید مخاطب را به تماشا و خرج کردن برای تماشا ترغیب کند،  باید همچنان بدنبال تکمیل  چرخه اقتصادی سینما باشد و تماشاگر را پای پرده سینما و جلوی تلویزیون میخکوب کند. چنین سینمایی باید در مؤلفه های درونی اش،  یعنی موضوع مسئله مدار، ساختار سینمایی و زیبایی های بصری اش، رشد کند و ارتقاء یابد.
 
 *سوال پایانی مربوط به برگزاری نهمین دوره جشنواره سینماحقیقت است. این جشنواره هر سال در بخش مسابقه  ملی پذیرای  حدود 120 فیلم مستند بود  اما امسال این رقم به 70 فیلم رسیده است . هیئت انتخاب معتقد است نباید کیفیت فیلم ها قربانی کمیت آنها شود و بهتر است مخاطبان شاهد فیلم هایی با ساختار استاندارد باشند. نظر شما درباره این اقدام چست؟
 
- نمی دانم، هیئت انتخاب با چه مجموعه ای روبرو بوده که چنین تصمیمی گرفته است.  انتخاب هفتاد فیلم هم شاید زیاد باشد. واقعیت این است که در این نوع از مسابقه  هم تعدادی اندک انتخاب می شوند؛ چاره ای نیست.  هیئت انتخاب اگر با پانصد شاهکار هم روبرو باشد باید اندکی را برگزیند. زیرا هیئت انتخاب در واقع راه انتخاب یک یا چند فیلم برتر را تسهیل می کند.
 
البته ساختار های استاندارد هنوز به دقت تعریف نشده اند. آیا ساختار استاندارد، ساختاری است از پیش تعریف شده که با کولیس و متر و ابزار قابل اندازه گیری است؟ کدام یک از شیوه های مستندسازی( در طبقه بندی بیل نیکولز ) استاندارد است؟ از جهاتی این استاندارد ها، در انتخاب ابزار و تمهیدات و ضوابط تولید می تواند رعایت شود و بسیاری از آنها ملاحظات  اداری و پیشا تولید و حین تولید هستند.
 
فیلم مستند جدا از استانداردهای صدا وتصویر و کیفیت های بصری و صدایی،  از ظرافت و نظرگاه و لطف و زیبایی برخوردار است که هنر مستند سازی است. مستند سازی علم نیست؛ جایی قدم می گذارد که علم وامانده است.
 
کد مطلب: 1542
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *