فیلم مستند «جای خالی دوست» به کارگردانی محمدعلی طالبی جستوجویی برای پیدا کردن علتهای اقدام به خودکشی دو دختر اصفهانی به نامهای عسل و نیلوفر است که البته این موضوع دستمایهای میشود تا کارگردان مسئلهای خُرد(خودکشیِ دو دختر اصفهانی) را در سطحی کلان (مسئله خودکشی دختران نوجوان) مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. فیلم با ترکیبی از مواد آرشیوی (فیلمهای مربوط به خودکشی دختران) و مواد تولیدی( گفتوگو و مصاحبه کارگردان) نگاهی چندبُعدی به پدیده خودکشی دارد. کارگردان با دیدن فیلم پیش از اقدام به خودکشی عسل و نیلوفر برای پاسخ به چرایی دلیل خودکشی این دختران به شهر اصفهان سفر میکند و در آنجا با شاهدان حادثه و خانواده دختران گفتوگوهایی انجام میدهد. شیوه مصاحبه کارگردان غیرمشارکتی است و بههمین دلیل آنگونه که باید در زندگی دخترانی که اقدام به خودکشی کردهاند عمیق نمیشود که البته این موضوع با سلیقه و استراتژی کارگردان ارتباط دارد. فیلم «جای خالی دوست» در روایت مستندگونهاش از پدیده خودکشی دختران فقط منحصر به مصاحبه با شاهدان و خانواده دختران نمیشود؛ بلکه در اواسط فیلم کارگردان از طریق گفتوگو با دکتر روانپزشک سعی میکند تا ابعاد روانی این مسئله را مورد توجه قرار دهد. در این میان دکتر روانپزشک با یکی از دختران قرار دیدار میگذارد که اخیرا اقدام به خودکشی کرده و نجات یافته است تا دلایل اقدام به خودکشی او را پرسوجو کند. از نکات جالب توجه در این بخش از فیلم انتخاب لوکیشنی متفاوت است؛ بدین معنا که گفتوگوهای کارگردان با دکتر روانپزشک و دختری که قصد خودکشی داشته به ترتیب در ماشین و محل زندگی دختر مذکور انجام میشود که همین استراتژی علاوه بر اینکه به تنوع بصری در سکانسها کمک میکند از سوی دیگر موجب میشود تا در فیلم نگاه از بالا به پایین به سوژهها تعدیل شود. با تحلیل محتوای این گفتوگوها، الگوگیری و تقلید از همسالان، اعمال محدودیتهای بیش از حدخانوادهها برای دختران و اجبار برای ازدواج از مهمترین عوامل در اقدام به خودکشی دختران نوجوان بازشناسایی شد.
کارگردان در مسیر تحقیقهایش در جهت یافتن عوامل خودکشی به دنبال یافتن راهحلهایی نیز برای پیشگیری از آن برآمده است. بنابراین در اواسط فیلم به سراغ یکی از بازیگران تئاتر(خانم صابری) میرود که از طریق تئاتر میکوشد تا دانشآموزان را از خطر افسردگی و ناسازگاریهای روحی- روانی دور نگه دارد. آشنایی با خانم صابری موجب میشود تا کارگردان بتواند با دوربینش به کلاس درس دانشآموزان دختر برود و درآنجا نظرات دانشآموزان را درباره خودکشی عسل و نیلوفر بپرسد؟ اظهارنظرها و حرفهای این دانشآموزان به این دلیل که آنها همسن دخترانی هستند که اقدام به خودکشی کردهاند اهمیت بسیاری به لحاظ گردآوری اطلاعات و دادههای مستند دارد. علاوه براین در میان دانشآموزان کلاس دختری شناسایی میشود که معلول است و بارها از خودکشی جان سالم بهدر برده است. در اینجا میتوان به اهمیت برگزاری چنین جلساتی میان کارشناسان حوزههای مختلف و دانشآموزان پی برد تا از این طریق با مشاوره و کمکهای درمانی از وقوع خودکشیهای آتی پیشگیری شود.
« رویا فتح الله زاده »