فیلم تازۀ هادی آفریده را باید حلقۀ دیگری از زنجیره فیلمهای تهرانشناسانۀ او (خاطرۀ نیآوران، چنارستان، باغهای گمشده، نوروز به وقت تهران) و علائق توأمان او به تاریخ معاصر و شهر تهران دید.« صف سلام» با حضور استادان: عبدالله انوار، نسخهشناس و سندپژوه نامدار،آیدین آغداشلو،نقاش و هنرشناس طراز اول، و دو کارشناس جوان حوزۀ مرمت و تاریخ هنر قاجار،(فتح الله نیازی و مینا رمضانجماعت) به موضوع بازیابی و احیاء و ترمیم دیوارنگارۀ صف سلام میپردازد، نقاشیای متعلق به دوران فتحعلیشاه قاجار،که پس از دو سده گمنامی، اخیراً به همت جمعی از کارورزان مرمت و احیاء آثار هنری، از گمنامی بیرون جسته و بر دیوارهای کاخ نگارستان، واقع در میدان بهارستان تهران، خوش نشسته است.گروه مرمت با کار طاقتفرسای خود زنگار از آیینۀ تاریخ زدودهاند و آفریده با ثبت دقیق و جزئینگرانۀ پروسۀ مرمت، سند جذابی از یک تلاش جمعی برای حفظ گوشهای از میراث فرهنگی ایران داده،که بیشک بخشی از جذابیت این سند مرهون کادربندیها و نورپردازی هنرمندانۀ رضا تیموری،تصویربردار فیلم،است.
فیلم علاوه بر صحبت کارشناسان از گفتار متن هم سود برده تا نمایی عمومی از دوران قاجار، و شاهزادگانی که سیمایشان در تابلوی صف سلام حک شده ارائه دهد. و از آنجا که در دورۀ مربوطه هنوز دوربین عکاسی اختراع نشده بود، از تصویرسازیهای یک نقاش جوان برای مصورسازی فیلم بهره گرفته شده است.
فیلم «صف سلام» دو فیلم از تاریخ سینمای مستند ایران،که هر دو پیش از انقلاب ساخته شده اند، را به ذهنم متبادر ساخت: اول،«چهلستون» ساختۀ استاد منوچهر طیاب، که علاوه بر معرفی این کاخ عصر صفوی پروسۀ ترمیم نگارهها و ستونهای این کاخ را نیز نمایش میدهد، و دوم، مستند تازه رؤیتشدۀ «کاخ جهاننما»، اثر استاد فقید عباس کیارستمی،که دربارۀ مرمت حوضخانۀ متروکۀ کاخ جهاننما- از کاخهای دورۀ قاجار- است. اجازه بدهید قدری بر فاصلۀ حدوداً نیمقرنی تولید آن دو فیلم و فیلم هادی آفریده درنگ کنیم. و از خود بپرسیم فیلمهایی با موضوع مرمت آثار هنری چرا این قدر انگشتشمارند؟ و تازه مرمت و بازیابی گنجینههای هنری مگر منحصر به دنیای تجسمی و معماری است؟ برای مثال، به دلیل تمرکز چندینسالهام بر تاریخپژوهی سینمای مستند و داستانی ایران، اطلاع دارم که تقریباً دو دهۀ پیش،آقای عباس مطمئنزاده، مردی که با حافظۀ مثالزدنیاش میتواند تاریخ زندۀ تحولات هنر دوبلاژ فیلم در ایران نامیده شود، در فیلمخانۀ ملی ایران، با صبر و حوصلۀ فراوان باندهای صدای ناقص یا مفقود کثیری از فیلمهای خارجی دوبلهشده را کشف و شناسایی کرده و سامان دهد. آیا زحمت پرارج او نمیتوانست دستمایۀ تولید یک فیلم مستند باشد؟ حتما میتوانست.همانگونه که مهرداد زاهدیان در سال 1383 فیلم «حلقههای گمشده» را دربارۀ کشف و ترمیم فیلمهای دوران قاجار ساخت.
پاسخ چرایی این امر، به زعم من این است که در این قبیل فیلمها مستندساز باید از فروتنی خاصی برخوردار باشد که نگذارد سبکپردازی او به اصل موضوع که جنبهای علمی و پژوهشی دارد سایه بیندازد؛فروتنیای که سوژه را دستاویز دغدغههای صرفاً هنری مستندساز نکند. و این چیزی است که آفریده به خوبی متوجه آن بوده است، و امید دارم این مسیر را باز هم ادامه دهد.
و البته ناگفته نماند کم ساخته شدن فیلمهایی از این دست عامل دیگری هم دارد، و آن غفلت نهادهای متولی ترمیم و مرمت آثار هنری به ثبت کارهای خویش است.در اینجا هم امید دارم نمایش و انعکاس فیلم خوشساخت «صف سلام» این نهادها را بیش از پیش ترغیب کند تا پیش از آغاز هر پروژۀ مرمت،با یک مستندساز کاربلد قراردادی برای ثبت آن پروژه ببندند.
« مهرداد فراهانی »