۱
سه شنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۴۶

نقدی بر مستند " مهین " به کارگردانی محمد حسین حیدری

زنی که نمی شناسیم
نقدی بر مستند " مهین " به کارگردانی محمد حسین حیدری
 مستند مهین یک داکیودرام جنایی جذاب است که با داده های شنیداری و دیداری فراوانش، موضوع قتل های زنجیره ای شهر قزوین را در سال 87  بازسازی و واکاوی می کند.
محمدحسین حیدری که پیش تر او را به عنوان تدوینگر مستند" رزم آرا، یک دوسیه مسکوت" می شناختیم، در اولین تجربه کارگردانی اش با تجارب خوبی که از تدوین دارد، به سراغ یک سوژه ی اجتماعی رفته است . او با بررسی دوباره ابعاد پرونده قتل های سریالی زنان سالمند شهر قزوین، به دست زنی به نام "مهین قدیری"، سیمای واقعی قاتل و دلایل ارتکاب او به چنین جرمی را از زوایای متفاوت انعکاس داده است. مهین زنی 31 ساله و صاحب دو فرزند دختر است که یکی  از آن ها معلول و نیاز به مراقبت و درمان دارد. شوهرش بیکار و معتاد است و او باید برای گذران زندگی کار کند و  یگانه نان آور خانه باشد. روحیات درونی مردانه اش و تلاش برای از میان برداشتن مشکلات مالی، در کنار کمبودها و فشارهایی که بر روح و جسمش حس می کند، او را به سراشیبی عمیق و هولناکی سوق می دهد که رهایی از آن آسان نیست. در برخورد اولیه با چنین سوژه ای، خلاقیت فیلمساز در روایت موازی و تدوین هوشمندانه نماها که به ویژه در نیمه اول فیلم ریتم و کشش زیادی را برای مخاطب ایجاد می کنند، ملموس است.  قاب هایی پویا و به قاعده، درهمراهی با جزییاتی که از راه کلوزآپ به بیننده منتقل می شوند، سبب می شود تا قصه علاوه بر روایتگری دراماتیک و پر هیجانش همراه با وجوه استنادی مورد نظر فیلمساز و به موازارت هم پیش بروند. بازی یکدست و مستند گونه ی بازیگران فیلم به جای شخصیت های اصلی، با رونمایی از فیلم های واقعی و آرشیوی از مهین قدیری در نیمه دوم  تکمیل می شود. وقتی قاتل، از زبان خود رازهای گذشته را بر ملا می کند، غافلگیری جذاب دیگری اتفاق می افتد که نشان از مهارت فیلمساز در تدوین و درام پردازی است. موسیقی خوب مستند مهین، قدرتمندترین عنصر شنیداری فیلم است که به ایجاد تعلیق و فراز و فرودهای دراماتیک آن کمک بزرگی می کند.
بزرگترین نکته ای که در کنار وجوه استنادی فیلم آن را از یک داکیو درام صرف، متفاوت می سازد، نگاه فیلمساز به  روحیات و ذهنیات مهین به عنوان یک شخصیتِ محوری است. درک تصویر واقعی این زن به عنوان یک مادر از طبقه متوسط که کارهای روزمره و معمولش را انجام می دهد، از فرزندانش مراقبت می کند، آشپزی و حتی عبادت می کند، تغییر زاویه ی مثبت دیگریست که کلیشه های ذهنی مخاطب را در مواجهه با پیش فرض های مرسوم و همیشگی از یک قاتل در هم می شکند. کودکی سخت مهین، ازدواج او در سن کم، اعتیاد شوهر و معلولیت فرزندش از یک سو و رابطه ی بدی که با خانواده  و به خصوص مادرش دارد از سویی دیگر، سبب می شود تا او در بحران ها بیش از پیش، احساس تنهایی کند و برای حل مشکلاتش بدون تفکر و تمرکز به راهی بی بازگشت  قدم بگذارد. روایت تلاش نیروهای پلیس آگاهی از زبان بازپرس های پرونده قتل های زنجیره ای، که توام با برش ها و فلاش بک های بازسازی شده است، نقطه قوت دیگری است که  البته در نیمه دوم فیلم و درست پس از دستگیری مهین در خانه اش به مرور کند و کسالت آور می شوند.تایم لپس هایی که بین فواصل کشف هر قتل از نماهای هوایی شهر یا اکستریم لانگ شات خیابان ها و بناهای قزوین می بینیم،  موتیف جذاب دیگری است که بر تخیل و هیجان اثر می افزاید.
در چنین مستند درام هایی حرکت در هزار توی معما گونه وقایع، باعث پیش رانش  قصه و حفظ ریتم و تمپوی نسبتا پرشتاب آن می شود و نباید در این قبیل آثار، مرز باریک وجوه استنادی و روایتگری را گم کرد. بازسازی صحنه جرم و شرح وقایع از زبان مهین قدیری پیش از اجرای حکم اعدام، روحیات و شخصیت حقیقی او را در مقام زنی که با خودآگاهی و اختیار  دست به جنایت زده است، روشن می کند. مخاطب که رفته رفته از پیدایش انگیزه های قاتل باخبر شده و شرایط و آدم هایی که دست به دست هم داده اند تا از مهین یک قاتل سریالی بسازند، را باز می شناسد، امکان همذات پنداری و درک روحیات این شخصیت نیز امکان پذیرتر می شود.
مهین در آخرین دادگاهش، پس از اعتراف به قتل 5 زن و یک مرد، در حالی که اشک می ریزد، جامعه را از پیدایش مهین های دیگری چون خویش بر حذر می دارد، و با آخرین نمایی از دیوار و آسمان خاکستری زندان در ذهن می ماند، این جمله مهین را می شنویم، که می گوید : "اگر کسی را به این دنیا آوردید، حتما به او محبت کنید..."
 در شمای کلی، مستند مهین، به خوبی می تواند گزاره ها و داده های خام جمع آوری شده را با توالی درست همچون قطعات یک پازل بزرگ، در کنار هم قرار دهد. حیدری همچنین، در اولین تجربه کارگردانی اش، با بهره جویی از این داشته ها و خلق همه نداشته ها، از تدوین و موسیقی هم به خوبی استفاده می کند تا یک اثر پر کشش و جذاب بسازد.  اگر چه حوادث و معضلات اجتماعی، در ذات خود جذابیت های فراوانی را برای ساخت و پرداخت آثار مستند و سینمایی بلند به همراه دارند، اما هدف از ساخت داکیودرام های جنایی با تکیه بر اطلاعات و اسناد موجود، نباید به عنوان روشی پر جاذبه برای واقعیت نگاری از معضلات اجتماعی انتخاب شوند، چرا که غالبا  از فیلمسازان  انتظار می رود تا در این بخش نقشی روشنگرانه، هشدار دهنده و آگاهی بخش داشته باشند.

« شادی حاجی مشهدی»
 
کد مطلب: 3769
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *