تهامی نژاد مستندساز و فارغالتحصیل موسسه روزنامهنگاری کیهان، مرکز آموزش، تلویزیون و لیسانسه سینما از مجتمع دانشکاهی هنر است. مستند «از مشروطیت تا سپنتا» یکی از آثار اوست است.
این پژوهشگر سینما در ابتدای کارگاه تخصصی خود با اشاره به اینکه ورود سوبژکتیویته به مباحث دینی در فیلم مستند مجاز نیست گفت: «در ایران و در نقد مدرنیته، غالبا سوپژکتیوته را نفسانی ترجمه کردهاند و به همین دلیل ورود آن به مباحث دینی مجاز نیست. در فیلمهای جنگی صحنهپردازی و یا تدوین ذهنی وجود ندارد بلکه تاویل اهمیت پیدا میکند. سخنان، تصاویر و رفتار رزمندگان توسط شهید آوینی براساس همان موضوعیت نفسانی و یا سوبژکتیویته که در نزد او باید به حقیقت عالم نزدیک باشد تعبیر میشود.»
تهامینژاد ادامه داد: «ذهنیت در پارهای از مستندهای ایرانی معنای متفاوتی با جهان تاریخی موردنظر بیل نیکولز دارد. مثلاً محمدرضا اصلانی تعریفش متفاوت از تعریف بیل نیکولز است. مستند «چیغ» به کارگردانی اصلانی در جهان تاریخی میگذرد و اشارهای به جهان ذهنی ندارد. در حقیقت میتوان گفت فیلم «چیغ» این مستندساز ارتباطی به ذهنیات وی ندارد، بلکه به جهان تفکر اسطورهای مردمان کرد مربوط میشود.»
او در ارتباط با خوبیانگری در فیلم مستند گفت: «مستند در جهان تاریخی به خودبیانگری میپردازد خودبیانگری یکی از الگوهای ذهنیتپردازی در سینما است. کارگردان در صحنه حضور دارد این نوع فیلمها مستند اول شخص هستند. سینما گران ما از زمانی که دوربین وارد ایران شد خودبیانگری داشتند قدیمیترین تصویر خودبیانگرانه در ایران که به یاد میآورم تصویری است که میرزا ابراهیم خانه عکاس باشی از مظفرالدین شاه گرفته است. در این تصویر وی با گروهش بر پشت بام کاخ گلستان آمدهاند.»
تهامی نژاد درباره خلاقیت هنری خاطرنشان کرد: «البته در اینجا باید به این نکته اشاره کنم که خلاقیت امری خودبیانگرایانه است. البته برخی از فیلمهای مستند بیانگر ذهنیت فیلمساز نیستند بلکه سرشار از خودبیگانگی هستند. بیل نیکولز گفته است تمایلات آرزوها و نوع نگاه انسان مجموعه ذهنیات او را میسازد. ذهنیت برای بیان خودش به زبان نیاز دارد و آن زبان سینما میتواند باشد. فیلم مستند «از مشروطیت تا سپنتا» زمانی که با سایه بازی شروع میشود، نمایشگر نگاه من و ذهنیتم به تاریخ هنر ایران است که با سایه بازی آغاز میشود. نحوهای که ابراهیم مرادی با تایخ مواجه میشود نشان از ذهنیت من در نمایش یک شخصیت تاریخی دارد و نوع اجرا در صحنه سینما تمدن و ارجاء به تاریخ نمایش در سینمای ایران بیرون کشیدن تاریخ از ذهن یک فرد تاریخساز است.»
وی با اشاره به حضور فیلمساز در اثرش یادآور شد: «در شیوهشناسی سینما، خودبیانگری با شخصیتهایی همچون مایکل مور دگرگون شد که با فیلمهای من تفاوت زیادی دارد. مایکل مور ذهنیت و درک خودش را از جهان ما با ما در میان میگذارد در این بیان توسط وی خود مایکل مور را میبینیم. خود شخصیت به عنوان کارگردان ستاره وارد صحنه میشود. در این شیوه به این تعریف میرسیم که سینما سینمای Self-Reflexive است بدین معنی که بازتاب خود و ذهنیت خود است.»