به گزارش ستاد خبری جشنواره، وقتی نام مستند به میان میآید، عمومِ مردم بیدرنگ مستندهای حیاتوحش را که به طور معمول از شبکههای تلویزیونی پخش میشود،در خاطر میآورند. این گونه از مستندها در تمام نقاط دنیا بیشترین هواداران و تماشاگران را دارد.در ایران نیز تعداد انگشتشماری از مستندسازان به شکل حرفهای در این عرصه فعالند و تا کنون آثار دیدنی و قابلتوجهای تولید کردهاند. از جمله موفقترین مستندسازان کشور،فرشاد افشینپور است که پیشتر با آثاری مانند «زندگی در قلب دنا» و «پرندگان در سرزمین برف و آفتاب» خود را به مخاطبان حرفهای مستند شناسانده بودند.او امسال با واپسین ساختهاش «سفر به آمادای» در جشنواره سینماحقیقت حضور دارد؛اثری که افشینپور همهجوره پای آن ایستاده و میگوید فیلمش با آثار جهانی برابری میکند.این کارگردان که علاوه بر مستندسازی،گویا به رقابت هم علاقه بسیاری دارد،خود را رقیب سرسخت دیگر همتایش در عرصه مستند، یعنی فتحالله امیری میداند که با مستند «در جستوجوی پلنگ ایرانی» شناخته شده است اما افشینپور دوست ندارد میان همکاران حرفهاش با فتحالله مقایسه بشود،زیرا او سودای بزرگتری در سر دارد و آن،جهانیشدن به عنوان یک مستندساز معتبرِ ایرانی است.
***
*با توجه به اینکه متولد گچساران هستید اما در همدان زندگی میکنید،چه عوامل یا دغدغهای باعث شد سراغ چنین موضوعی بروید و به طبیعت زیستی و حیات وحش این استان بپردازید؟
بله، من در شهرستان گچساران از توابع استان کهکیلویه و بویراحمد به دنیا آمدهام. پیش از این دو مستند با همکاری شبکه استانی دِنا به نامهای «زندگی در قلب دنا» و «پرندگان در سرزمین برف و آفتاب» که هر دو در جشنواره پیشین سینماحقیقت حضور داشتند ساختم. اما فیلم «سفر به آمادای» در حقیقت سفری است به یک استان و سرزمین دیگر و از این نظر برای من تجربه جدید بود، چون تا حالا همدان را از نزدیک ندیده بودم. نخست باید بگویم معنای ابتدایی «آمادای»،محل تجمع مادها است.این نام در کتیبه «سیک لِستر» ـ پادشاه آشورـ آمده و نخستین نامی است که در هشتصد سال پیش از میلاد مسیح به این سرزمین اطلاق شده. البته همدان نامهای دیگری هم در طول تاریخ داشته مانند هگمتانه، ولی آنها جدیدتر هستند. سعی کردم در یک ساختار زمانی چهار فصل به حیاتوحش این استان بپردازیم و در همین راستا گونههایی مانند گرگ خاکستری، عقاب طلایی، سنجاب زمینی، کَل و بز کوهی.
*مستند شما با کدام ویژگی از سایر مستندهایی که بر این اساس ساخته شدهاند،متمایز میشود؟
چیزی که در فیلم من دارای اهمیت است، تا به حال تصاویر خیلی خوبی از گونههایی مانند گرگ خاکستری و عقاب طلایی وجود نداشته که ما توانستیم در مستند «سفر به آمادای» تصاویر بسیاری خوبی از مراحل تولد و پرورش تولهها و جوجههای این دو گونه را ثبت کنیم.حتی تصاویر ناب و باکیفیتی که ممکن است در مستند دنیا هم سابقه نداشته باشد،ضبط کنیم.از جمله تصویر جدال دو جوجه عقاب و کُشتهشدن یکی توسط دیگری.
* این مستند از نظر پرداختن به زندگی جانوری ایران اهمیت دارد، اما چطور استان همدان برای چنین منظوری انتخاب شد؟
در سیمای استانها با دو فیلم قبلی شناخته شده بودم و بر اساس نمرههایی که در ارزیابی سازمان کسب کردم و همینطور رتبههایی که در دو جشنواره فیلم فجر متوالی و دو جشنواره سینماحقیقت به دست آوردم،مورد توجه مدیر شبکههای دیگر واقع شدم و دعوت کردند که در استانهای دیگر فعالیت کنم و من استان همدان را انتخاب کردم.
*تولید «سفر به آمادای» از زمان پژوهش تا آمادهشدن فیلم چهقدر طول کشید؟
خوشبختانه پژوهشِ همزمان با ساختِ خوبی داشتیم، یعنی اطلاعات لازم را به سرعت کسب کردیم و موفق شدیم افراد مطلعی را با ریشههای تحقیقاتی خوبی پیدا کنیم که برخی از آنها دانشگاهی بودند و گروهی دیگر طبیعتگرد بودند و به صورت تجربی اطلاعاتی در این زمینه داشتند و ما توانستیم از تجربههاشان استفاده کنیم.
مراحل تحقیق مستند ما با تصویربرداری همزمان شد.در مجموع پروسه نگارش متن و تحقیق هشت ماه و مرحله تصویربرداری دوازده ماه طول کشید، یعنی ما بیست ماه درگیر اجرای این پروژه بودیم.در تیم تحقیقاتیمان افراد آگاه و باتجربهای در اختیار داشتیم.از جمله مهندس محمدجعفر علیزاده که استاد دانشگاه آزاد همدان و موسس موزه حیاتوحش استان هستند و در بخش تحقیق درباره پستانداران به ما کمکهای فراوان کردند.همچنین دکتر آریا شفاییپور که پژوهشهای مربوط به بخش پرندگان را بر عهده داشتند. یک بخش دیگر هم داشتیم که از نظریههای آقای محمد اصغری ـ هواشناس معروف کشورـ در نگارش متن فیلم استفاده کردیم.
*غیر از کیفیت خوب تصاویر که در پاسخها به آن اشاره کردید،فیلمتان در قیاس با نمونههای مشابهای که درباره محیط زیست و حیاتوحش ساخته شدهاند،از چه ویژگیهای مهمی برخوردار است؟در مقایسه با آثار مستند جهانی،مستند «سفر به آمادای» در چه سطح و جایگاهی قرار میگیرد؟
من همیشه در مصاحبههام گفتهام عاشق آثار «دیوید آتنبورو» ـ مستندساز انگلیسی ـ هستم که فکر میکنم کاملترین فیلمهای حیاتوحش دنیا را ایشان میسازند.من ایشان را الگوی خودم قرار دادهام.در ایران، کارشناسان و داوران جشنواره و منتقدان یک موضوعی را به من نسبت دادند و آن این بود که میگفتند «افشینپور نخستین کسی بود که طلسم ثبت تصاویر خوبِ حیاتوحش را در ایران شکست».من همیشه در همین راستا حرکت کردم و حتی در فیلمهای قبلی خودم هم سعی کردم این نقیصه را برطرف کنم و بهترین تصاویر ممکن را به ثبت برسانم،چون ما نخستین و مهمترین مشکلمان تصویر است.اگر ما قویترین پژوهشها و انگیزهها را داشته باشیم،ولی نتوانیم تصاویر خوبی به دست بیاوریم،در همان مرحله نخست شکست خوردهایم و به هدفمان نرسیدهایم.فکر میکنم فیلم «سفر به آمادای» در ادامه آثار قبلی من،کماکان سعی میکند تصاویر خوبی به بیننده ارائه کند، یعنی جذابیت تصویری داشته باشد.در مورد مقایسه با ساختههای دیگر دوستان مستندساز از جمله آقای فتحالله امیری، باید بگویم به لحاظ تصویری،فیلم من دارای تصاویر بسیار متفاوت است با آنچه تا امروز در سینمای ایران ثبت شده و به نوعی یک حرکت جدید در سینمای ایران ایجاد کرده.من تنها رقیبم را در حیطه مستندسازی ایران ـ اگر قادر باشد با آثار من رقابت کند ـ فتحالله امیری میدانم.البته ایشان پیشتر در دو جشنواره از من شکست خوردهاند اما میخواهم همینجا اعلام کنم من را فتحالله مقایسه نکنید، چون من «دیوید آتنبورو»ی آینده خواهم بود (!).من افق خیلی بلندی برای خودم مدِ نظر دارم.دوست دارم فیلمهای من در دنیا مثل فیلمهای دیوید آتنبورو نظرها را به خود جلب کند.
احمدرضا حجارزاده