۰
يکشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۱۴

همراه با بزرگان موسیقی در مستند ردیف

در این مستند، تاریخ طولانی موسیقی کلاسیک در ایران، از زمان پیش از باستان تا دوره ایران باستان و پس از آن، همچنین پیچیدگی‌های ردیف موسیقی دستگاهی به تصویر کشید شده است. در مستند «رديف» اساتید و بزرگان موسیقی ایران حضور دارند و به اظهارنظر درباره موسیقی دستگاهی می‌پردازند.
همراه با بزرگان موسیقی در مستند ردیف
مصطفی شیری در مستند «ردیف»، تاریخ موسیقی کلاسیک (سنتی) ایرانی و ردیف موسیقی دستگاهی را در قالب گفت‌وگو با بزرگان این حوزه همچون محمدرضا شجریان، شهرام ناظری، مجید کیانی، داریوش طلایی، هوشنگ ظریف، دکتر محمد سریر و همچنین تصاویر جذاب و به‌یادماندنی به تصویر می‌کشد.
شیری در این گفت‌وگو ابعاد مختلف مستند جدیدش را تشریح می‌کند.
* ثبت ردیف موسیقی ایران در یونسکو
از نام و عنوان این مستند مشخص است که با اثری بر محور موسیقی سنتی روبه‌رو هستیم. مصطفی شیری خود موضوع مستند جدیدش را این‌گونه توضیح می‌دهد: «ردیف» درباره رپرتوار موسیقی کلاسیک ایرانی یا همان ردیف موسیقی دستگاهی است؛ مجموعه‌ای که امروزه آن را با هفت دستگاه و پنج آواز از جمله شور، ماهور، همایون و ... می‌شناسیم.» از او درباره دلایل و انگیزه‌های ساخت این مستند می‌پرسم و از علاقه زیادش به موسیقی سنتی می‌گوید: «همیشه ساخت مستندهایی درباره موسیقی و موسیقیدان‌هایی که آثارشان در برهه‌های مختلف الهام‌بخش و اثرگذار بوده، از موضوعات مورد علاقه‌ام در فیلمسازی بوده است. سال‌ها پیش با مستند «بن‌بست» درباره استاد بابک بیات، تجربه خوبی در این زمینه داشتم که بعدها با چند پروژه کوتاه دیگر که در ارتباط با موسیقی بود، ادامه پیدا کرد. سال 1388 ردیف موسیقی ایران در سازمان یونسکو به عنوان میراث معنوی جهانی ثبت شد و این اتفاق هسته اولیه شکل‌گیری ساخت این فیلم بود.» شیری با اشاره به فرآیند پژوهش این مستند تصریح می‌کند: «از همان سال ثبت ردیف موسیقی ایران در سازمان یونسکو که ایده ساخت فیلم ردیف برای‌مان جدی شد، تقریبا تحقیق و پژوهش کار را آغاز کردیم، منتها در آن سال به دلیل برخی اتفاقات، روند طبیعی پژوهش به تعویق افتاد. باوجود همه این مسایل به صورت جسته‌وگریخته تحقیق کار ادامه پیدا کرد و تا زمان آغاز فیلمبرداری دو سالی به طول انجامید.
* فقدان منابع مکتوب
اما این جنس مستندها نیازمند پشتوانه پژوهشی مستند و قابل اتکایی است، از این مستندساز درباره منابع و مأخذ پژوهشی این پروژه می‌پرسم و با این پاسخ از جانب او روبه‌رو می‌شوم: «آن‌طور که باید منابع مکتوب و کتابخانه‌ای با موضوع ردیف موسیقی دستگاهی اعم از کتب و مقالات، به شکل وسیع و جدی در دسترس نیست. تلاش‌های فردی در این زمینه و به صورت تخصصی انجام شده، مانند ترجمه‌ای از کتاب برونو نتل یا مقالاتی که از مهدی برکشلی، اسماعیل مهرتاش، هرمز فرهت و ... به جا مانده یا تلاش‌هایی که از سوی دکتر هومان اسعدی به ثمر رسیده است. از این بابت بخش قابل‌توجهی از تحقیق متکی به منابع میدانی و گفت‌وشنود با معدود اساتید ردیفدان که نسبت به تاریخ موسیقی ایران مطالعه و شناخت داشتند، شکل گرفت.» شیری همچنین درباره فرم و شیوه روایت این مستند چنین می‌گوید: «شیوه روایی فیلم مبتنی بر دو شکل گفت‌وگو و گفتار متن است. هر کدام از این‌ها مسیری را در جهت پیشبرد موضوع فیلم دارند که به شکل موازی روایت می‌کنند. در گفت‌وگوها عمده توجه به جنبه تخصصی و موسیقایی ردیف بوده و در گفتار متن توجه به سمت تاریخ طولانی موسیقی در ایران از دوران باستان تا دوره معاصر متمرکز شده است.»
* پروژه‌ای پنج‌ساله
کارگردان «ردیف» از بی‌توجهی به مستندهای مرجع تاریخی و فرهنگی گله‌مند است: «گذشته از مشکلات همیشگی مثل نبود حمایت جدی از مستندهای مرجع تاریخی و فرهنگی مانند اختصاص‌ندادن بودجه مناسب به این‌گونه مستندها، فرآیند طولانی تولید این‌گونه آثار (که در مورد مستند ردیف با طی مراحل پس‌تولید بیش از پنج سال به طول انجامید) تا ساز ناکوک سازمان‌ها و ارگان‌های مختلف در حمایت معنوی، از مشکلات دیگر درباره پروژه «ردیف» می‌توان به کمبود منابع و آرشیو مدون، چه در حوزه آثار مکتوب و چه در حوزه منابع آرشیوی تصویری اشاره کرد. در کنار آن نیز دعوت و همراه‌کردن مهم‌ترین اساتید موسیقی دستگاهی ایران را نیز می‌توان از سختی‌های کار برشمرد که به جهت مشغله، سفرهای بلندمدت، کسالت و غیره مدام به تعویق می‌افتاد و خوشبختانه با تلاش مستمر میسر شد.»
* بازتاب پشتوانه فرهنگی ایران
از او می‌پرسم هدفش از ساخت این مستند چیست، این‌گونه پاسخ می‌دهد: «اساسا ساخت فیلم با موضوع موسیقی تا حدودی کار سختی است. آن هم انواعی از موسیقی که وجوه مفهومی و فرهنگی چندلایه در خود دارند. در ساخت چنین اثری، فیلمساز چقدر مابه‌ازای تصویری در مواجهه با این موضوع در اختیار دارد؟ به تصویر کشیدن فیلمی درباره ردیف موسیقی دستگاهی، از آن جهت که موضوعی است که جنبه مفهومی و نسبتا پیچیده‌ای دارد، گذشته از آن‌که میراثی ملی و جهانی شناخته می‌شود، مهم‌ترین ویژگی این فیلم است. به طور قطع بازتاب چنین پشتوانه فرهنگی بزرگی که با گذشت صدها و صدها سال به این جا رسیده، یکی از اهداف فیلم بوده است.» شیری هر فردی را که دغدغه فرهنگی داشته باشد، مخاطب این فیلم عنوان و اظهار می‌کند: «نمی‌شود گفت به صورت فراگیر مخاطب عام تماشاگر این فیلم است، ولی تلاش‌شده با وجود موضوع نسبتا سخت و شناوری که ردیف دارد، مخاطب عام هم در صورت تماشای فیلم تا اندازه‌ای به آن نزدیک شود. درعین‌حال این نکته را هم در نظر گرفتیم که بعضی مباحث طرح‌شده در فیلم برای مخاطب اهل فن و تخصصی موسیقی، نکات و جذابیت‌های خود را داشته باشد.» 
* بزرگان موسیقی سنتی
بدون شک حضور بزرگان موسیقی سنتی در این مستند یکی از جذابیت‌های آن برای مخاطب است، وی در این‌باره می‌گوید: «به هر صورت ردیف موسیقی ایران، پیشینه فرهنگی ایران است و می‌تواند برای هر ایرانی جنبه‌ای سمپاتیک و موردعلاقه داشته باشد. حضور اساتید موسیقی ایران در فیلم ردیف مانند استاد حسین علیزاده، استاد شجریان و ... که در طیف‌های مختلف اجتماعی و عموم مردم چهره‌ای شناخته‌شده محسوب می‌شوند و کاریزمای خود را دارند، می‌تواند در شکل‌گیری ارتباط مخاطب عام با این مستند اثرگذار باشد.» او درباره حضور و موفقیت احتمالی فیلمش در جشنواره می‌گوید: «به‌طورکلی موفقیت در جشنواره یک اتفاق خوب است، اما همه چیز نیست. یک مستند خوب موفقیتش را در طول زمان به دست می‌آورد. این‌که با گذشت مثلا 10 یا 20 سال بدون تاریخ مصرف همچنان فیلمی به‌روز و اثرگذار باشد و با گذشت زمان اهمیتش را از دست ندهد.» شیری نقبي به گروه سینمای هنر و تجربه هم مي‌زند: ‌»این‌که سینمای هنر و تجربه شرایطی را فراهم کرده تا فیلم‌‎های مستند را اکران و تعدادی سالن را در اندازه محدود از سیطره سینمای بدنه خارج کند و در اختیار فیلم‌های مستند و اساسا سینمای مستقل بگذارد، جای خوشحالی است، اما اساسا ملاک و معیار انتخاب فیلم‌ها در این گروه سازوکار مشخصی ندارد. برای مثال نمایش فیلم‌هایی که در اکران عمومی سالن‌های پرشماری را در اختیار دارند، واقعا با چه سیاستی اتخاذ می‌شود؟ از سوی دیگر، در نظر گرفتن سانس‌های زمانی مناسب و البته ثابت، موثرتر از شکل فعلی اکران فیلم‌های مستند به شکل پراکنده خواهد بود.»
* گفتگو از: عرفان جلالي
 
کد مطلب: 2482
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *