* مستند « سفر سهراب» چه وجهي از زندگي سهراب شهيد ثالث را محور قرار داده است؟
در سـال 1348 جوانی 26 ساله، پس از چنـدین سال تحصیل در رشته سینما و تحمل شرایط سـخت زندگی دانشجویی در غربـت، به کشورش ایـران بازمیگردد. او که نمیخواهد به عنوان فیلمساز در سینمای تجاری و فاقد ارزش حاکم بر سینمای آن دوران فعالیت کند، مسیری متفاوت و البته بسیار دشوار را برای ساخت فیلمهایش برمیگزیند. نتیجه این انتخاب جسورانه، دو فیلم بلند «یک اتفاق ساده و طبیعت بیجان» است که امروزه از آنها به عنوان مهمترین و موثرترین سرچشمههای شکلگیری سینمای نوین ایران یاد میکنند. این فیلمساز پیشرو کسی نیست جز «سهراب شهیدثالث». اما او چگونه موفق به ساخت این فیلمهای نامتعارف میشود؟ اهمیت و ویژگی فیلمهای او چیست؟ و چه رابطهای میان آثارش با مسیر پرفرازونشیب زندگیاش وجود دارد؟ مستند پرتره «سفر سهراب» با تمرکز بر این برهه از زندگی سهراب شهیدثالث، تلاشی است برای رسیدن به پاسخ این پرسشها.
*چه انگیزه و دغدغهای باعث شد به این موضوع بپردازید؟
با اینکه سهراب شهیدثالث سالهاست در سینمای ایران غایب است، اما به جرأت میشود گفت در تمامی این مدت حضور و تاثیر او پررنگتر از هر فیلمساز دیگری بوده و اگر از این منظر نگاه کنیم، بدیهی است که پرداختن به یکی از مهمترین و موثرترین فیلمسازان این سرزمین، چندان هم به انگیزه خاصی نیاز ندارد و ضروری به نظر میرسد. اما خب، واقعیت ماجرا این است که در بیشتر مواقع، انگیزههای شخصی باعث شکلگیری و تولید یک پروژه میشود، نه اهمیت و ضرورت موضوع. بنابراین یکی از دلایل پرداختن من به این مستند هم، علاقه و تعلق خاطرم نسبت به سینمای سهراب شهیدثالث بود. از طرفی چون به واسطه تدریس سینما با نسلهای جوانتر در ارتباط بودم و میدیدم که بیشتر آنها شناخت درستی از سینمای این فیلمساز ندارند، مدام حرص میخوردم و با خودم میگفتم باید کاری در این زمینه انجام بدهم. اما راستش قبل از هر چیز دوست داشتم خودم به شناخت جامع و دقیقتری از روند کار و زندگی این سینماگر برسم و سپس آن را با دیگر علاقهمندان و مخاطبان به اشتراک بگذارم. شاید برای همین هم هست که حالا فیلم لحن شخصیتری به خودش گرفته است.
*چه پژوهشهایی در راه ساخت این اثر انجام دادید و چقدر وقت برای مراحل جمعآوری اطلاعات صرف کردید؟
مراحل ابتدایی پژوهش این مستند را شخصا از ابتدای سال 92 شروع کردم و یک سال بعد، همزمان با قطعیشدن ساخت فیلم بهصورت جدیتر و با کمک دو همکار دیگرم کار را ادامه دادیم که عمدهترین بخش پژوهش هم به مطالعه منابع مکتوب، بررسی آثار شهیدثالث و گفتوگو با افراد مطلع و صاحبنظر اختصاص داشت. اما به دلایل متعددی زمانش طولانیتر از پیشبینی ما شد. از طرفی در روند تحقیق این مستند هم مثل همیشه با عدمدسترسی مناسب به منابع تحقیقاتی و آرشیوی مرتبط با سوژه روبهرو بودیم و البته مهاجرت و سپس فقدان سهراب شهیدثالث هم شرایط کار را پیچیدهتر میکرد. اما شاید درحقیقت مهمترین دلیل طولانیشدن پژوهش ما، کاراکتر منحصربهفرد خود سهراب شهیدثالث و جایگاه ویژه فیلمهایش در تاریخ سینمای ایران بود که به من و همکارانم اجازهی کوچکترین کوتاهی و کمکاری را نمیداد، ضمن اینکه من معتقدم مستندسازی علاوهبر داشتن تمام خصوصیات حرفه فیلمسازی، یک وجه خیلی مهم دیگر هم دارد و آن مسئولیتی است که بر دوش فیلمساز گذاشته میشود، به این معنی که فیلمساز باید تلاش کند تا سند درست و صادقانهای را برای آیندگان به جا بگذارد.
* در مسیر ساخت این مستند با چه مشکلات و دشواریهایی روبهرو بودید؟
راستش اگر بخواهم از مشکلات بگویم حرفهای زیادی برای گفتن دارم، اما ترجیح میدهم حالا که حدود سه سال از روزهای نخست پژوهش این فیلم میگذرد و در آستانه نخستین نمایش رسمی آن قرار داریم، تمامی تلخیها و مصایب کار را فراموش کنم. به هر حال در طول این مدت، افراد بسیاری این پروژه را همراهی و به شیوههای مختلفی مسیر ساختهشدن آن را برای من هموار کردند، همچنین کم نبودند کسانی که میتوانستند همراهی کنند و نکردند. اما معتقدم مستند «سفر سهراب» نتیجه وجود همه آنهاست، چه آنهایی که گاه با مهربانیهای بیدریغشان مرا شرمگین کردند و چه آنهایی که حتی حاضر نبودند نام سهراب شهیدثالث را به زبان آورند، چراکه معتقد بودند پشت سر مرده نباید حرف زد! بنابراین مایلم از این فرصت استفاده کنم و از همه این عزیزان که هر کدام به نوعی نگذاشتند روند ساخت این فیلم متوقف شود، قدردانی کنم. خصوصا از تمامی عوامل تولید فیلم که صمیمانه و صبورانه کنارم بودند.
*حالا اگر بخواهید یکی از چالشهای اصلی در رابطه با کار را انتخاب کنید، چه چیزی را میگویید؟
از مشکلات که بگذریم دوست دارم به این نکته اشاره کنم که یکی از اصلیترین چالشهای ما فرم ساختاری بود که از ابتدا برای فیلم انتخاب کرده بودیم، به این معنا که تصمیم گرفتیم فیلم را با رویکردی روایی بسازیم و از گنجاندن هرگونه مصاحبه و گفتوگوی مستقیم در آن خودداری کنیم که به نظرم چالش جذاب و البته پرخطری بود. طبیعتا نتیجه آن را باید در واکنش مخاطبان جستوجو کرد.
* به نظرتان این مستند در جشنواره امسال چه بازخوردهایی خواهد داشت؟
این دقیقا همان سوالی است که من فیلمساز هم مثل شما به دنبال پاسخش هستم! شاید بخشی از لذت و جذابیت حرفه فیلمسازی هم مربوط به همین روبهرو شدن با واکنشها و بازخوردهای متفاوت مخاطبان است. من و همکارانم هر آنچه خواستیم و میتوانستیم برای فیلم انجام دادیم و حالا از اینجا به بعد این خود فیلم است که به قول معروف باید گلیمش را از آب بیرون بکشد. من فقط میتوانم برای فیلمم آرزوی خوشبختی کنم! حالا خوشبختانه جشنواره
سینما حقیقت پس از 9 دوره برگزاری، مخاطب ویژه و جدی خودش را دارد و این برای فیلمسازان حاضر در جشنواره یک فرصت استثنایی به شمار میرود که در مواجهه با طیف گستردهای از سلایق و نگرشها ارزیابی درستی از نتیجه کارشان داشته باشند.
*با توجه به اینکه شما سابقه ساخت فیلمهای کوتاه داستانی متعددی را دارید و جوایزی هم در این زمینه برنده شدید، ساخت فیلم مستند را سختتر میدانید یا فیلم داستانی؟
شاید اگر این پرسش را چند سال پیش از من میپرسیدید، میگفتم که از نظر سختی کار تفاوتی در این دو قالب فیلمسازی نمیبینم، اما حالا بیتردید میگویم ساخت فیلم مستند. به نظرم مهمترین دلیلش هم این است که در سینمای مستند، تنها کارگردان یا تهیهکننده و حتی دیگر عوامل تولید فیلم نیستند که سرنوشت یک فیلم را رقم میزنند، بلکه عوامل بیرونی متعددی میتوانند در درست یا نادرست شکل گرفتن فیلم موثر باشند. بنابراین فیلمساز علاوهبر تمرکز بر حرفهاش، باید خود را برای مواجهه با چالشها و موقعیتهای دیگری آماده کند که لزوما ربط چندانی هم به حرفه فیلمسازی ندارد.
* کدام یک از این دو (فیلم کوتاه یا مستند) برای شما لذتبخشتر است و اصولا مستند ساختن اولویت چندم شماست؟
برای من فرقی نمیکند و اولویت خاصی ندارم، چراکه از آن دسته افرادی هستم که قالب خاص یا مرزی را برای فیلمسازی خودم قائل نیستم. به نظرم وقتی میتوانیم برای بیان موضوع یا انتقال حرفمان از فرمها و اشکال مختلفی استفاده کنیم، چرا باید خودمان را محدود کنیم؟ برای من انتخاب نوع قالب بیانی یک فیلم، زمانی اتفاق میافتد که درباره آن ایده یا موضوع دست به پژوهش میزنم و جالب اینجاست که خیلی از مواقع این خود موضوع است که نحوه ارایهاش را برمیگزیند.
* با تمام این تفاسیر چه زمانی قصد دارید به دنیای ساخت فیلمهای بلند سینمایی وارد شوید و آیا فکر میکنید این تجربههای مستندسازی در آن عرصه هم کمکی به شما خواهد کرد؟
راستش برای ساخت فیلم بلند سینمایی زیاد در قیدوبند زمان نیستم و دارم تلاش میکنم از مسیر فیلمسازی در هر شکلش لذت ببرم. شاید این اتفاق هم بهزودی بیفتد و البته تمامی این تجربهها بهدردم خواهند خورد.
*آیا تا به حال شده به خاطر موانع و مشکلات از ساخت فیلمهای کوتاه و مستند خسته شده باشید و به فکر رهاکردن این حرفه باشید و مثلا فقط به کار تدوین مشغول شوید؟
بله، طبیعتا خسته شدهام، اما هرگز برای ثانیهای به رهاکردن این حرفه فکر نکردم، ضمن اینکه از فرآیند تدوین یک فیلم هم همان قدر لذت میبرم که از مثلا کارگردانی فیلم خودم.
* گفتگو از: محمدرضا كاظمي