درباره سیستان و بلوچستان و مشکلات خاص این خطه که یکی از استانهای زیبا و تماشایی کشورمان است بارها و بارها در فیلمها و مجموعههای مستند گفتگو شده و هنوز هم جای بحث و بررسی دارد. ویژگیهای خاص جغرافیایی و فرهنگی سیستان و بلوچستان باعث شده که در این محیط پهناور و سرشار از تنوع زیستی، معضلاتی هم ایجاد شود که حل و فصل آنها نیاز به صرف وقت و انرژی دارد. یکی از این موضوعات بحرانساز، مساله آب آشامیدنی و سفرهها و منابع آبی است. در بسیاری از مناطق دورافتاده و روستایی، منابع آب محدود است و بهسختی میتوان به آب کافی دسترسی داشت. مردم با کوشش بسیار و از طریق روشهای بومی که سینه به سینه آموختهاند و اختراعهایی از سر احتیاج محسوب میشوند، با دشواری مشکل آب را حل میکنند و البته خانوادههای بسیاری هم از نعمت آب زلال و فراوان بیبهرهاند. در واقع حکایت آب، آیینه تمامنمای رنج این مردم است و در محیط خشک و بیابانی سیستان و بلوچستان سرسختیهای طبیعت را بازتاب میدهد.
مستند کوتاه «گاندو» به نوعی با بحران کمآبی و محدودیت منابع آبی مرتبط است، اما در واقع میخواهد روحیه و باورهای مردم خطه سیستان و بلوچستان را به تصویر بکشد و پیوند این مردم با سختکوشی و شرایط دشوار را نشان دهد. آب در نهایت فقط یک بهانه است که وضعیت محیط را بازگو میکند. عنصر اصلی خود مردم هستند که با رفتار و عملکردشان هسته محوری فیلم را شکل میدهند.
فیلم روایتگر باورهای عمومی مردم سیستان و بلوچستان درباره گاندوهاست؛ جانورانی کمیاب و اصیل که مردم معتقدند هرجا حضور داشته باشند با خودشان برکت و نعمت میآورند و در واقع پیامآور وجود آب هستند. هرجا گاندو باضشد یعنی منبع آبی قابلتوجهی هم هست. و این برای مردم بومی یک نشانه خوب و امیدبخش است.
در سالهای گذشته برخی سهلانگاریها و خطاهای محیط زیستی باعث شده محل زندگی گاندوها آسیب ببیند و این جانوران زیبا مجبور شوند در شرایطی غیرطبیعی به زندگی ادامه دهند. حضور گاندوها در برکههای آب، گاهی برخورد میان انسانها و گاندوها را اجتنابناپذیر میکند و در مواردی هم حوادثی دلخراش به بار میآورد. از جمله کودکان ناخواسته قربانی میشوند و گاندوهای ترسیده و آشفته به آنها حمله میکنند. در مستند «گاندو» شاهد مدارای مردم بومی با گاندوها هستیم که حتی با وجود برخی حوادث ناخوشایند باز هم مردم به گاندوها احترام میگذارند و آنها را هیولا نمیانگارند. این یک جلوه زیبا از مهربانی مردمی است که شاید بر اثر فقر و سختیهای روزگار شرایط زندگی راحتی نداشته باشند اما این موضوع باعث نشده عواطف انسانیشان کمرنگ شود و خشمشان را بر سر طبیعت و جانداران خالی کنند. حتی خانوادههایی که از گاندوها زیانهایی به آنها رسیده نیز همچنان حامی این جانداران هستند و از حضور آنها در محیط زندگیشان استقبال میکنند.
فیلم با ساختاری ساده و تجهیزاتی سادهتر، مختصات تکنیکی ویژهای ندارد و بیشتر یک تجربه دانشجویی است، اما اصلیترین جاذبه فیلم این است که رفتار صمیمی و روحیه بزرگوار و مهربان مردم عادی را تصویر میکند. مردمی که فقیرند اما مهماننوازی و محبتشان شامل همه میشود و حتی جوانان مستندساز را با کمکهایشان شرمنده میکنند. از این زاویه، فیلم روایتگر پیوندی عمیق میان مردم و محیط است که در قالب رفتار با گاندوها تجسم عینی یافته است. کارکرد نهایی فیلم این است که تلنگری به ذهن مخاطب میزند و حقیقت زندگی مردم خونگرم سیستان و بلوچستان را پیش چشمش قرار میدهد؛ و این شاید یادآوری کوچکی باشد برای شهروندان شهرهای مدرن که از طبیعت فقط پیکنیک و گردش و تولید زباله را میشناسند و با دیدن روحیه و رفتار مردم بومی، شاید ارزش طبیعت را بهتر درک کنند و برای حفظ محیط زیست اهمیت بیشتری قائل شوند.
شاهین شجریکهن