به گزارش ارتباطات و اطلاع رسانی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، «حسین سلطانمحمدی»، نویسنده و منتقد سینما در آستانه پانزدهمین دوره جشنواره سینماحقیقت، درباره سینمای مستند و اهمیت رویدادهایی مانند جشنواره برای عرضه آن گفت: هر حوزه فیلمسازی یک محل عرضه تخصصی هم میخواهد؛ وجود عرضهای تخصصی که متخصص و صاحب نظر و همکار و گاهی سایر اقشار را هم درگیر میکند، یک امر بنیانی و پایه است.
این کارشناس فرهنگی ادامه داد: سالهاست که کار مستندسازان ما هم در حال توسعه است و دوره فیلمهای هشت میلیمتری و سوپر هشت گذشت و به دوره دیجیتال رسیدهایم، و انقدر سهولت ایجاد شده و آموزشها توسعه یافته، که خیلی از افراد، کنجکاوِ کار هدفمند هستند. نه اینکه یکسری تصویر گزارشی در شهر بگیرند و پشت هم مونتاژ کنند و نامش را مستند شهری بگذارند. هدفمند یعنی اینکه از پیش، یک فیلمنامه مستند داشته باشند؛ یعنی کاری مبتنی بر تحقیق، که بدانند از کجا به کجا میخواهند برسند و احیانا تصاویری متناسب با آن پژوهش را هم ارائه دهند. این قضیه در بسیاری از مستندهای امروزی ما مشهود است و خیلیها دارند این کار را میکنند.
سلطانمحمدی با بیان اینکه «البته در حجم انبوهی از فیلمهایی که با زمانهای کوتاه ساخته میشوند میتوان این خرده را گرفت که همهشان آن بنیان پژوهشی قوی را ندارند.» یادآور شد: اما نمیشود انکار کرد که درصد بالایی از فیلمهای ساخته شده پژوهشهای خوبی داشته و آثار خوبی هم شدهاند.
او با اشاره به اهمیت ارتباط مدیوم سینما با زندگی، در هر نقطه جغرافیایی از جهان گفت: بازتاب وقایع جهان، به منظور ارائه دانشی به مخاطب یکی از ویژگیهای مستند است؛ گونهای از فیلمسازی که میخواهد ما را به مسیری آگاه و هوشیار کند و نسبت به ماجرایی ما را یک گام به جلو هل بدهد و برانگیزد. مثلا کسی که حوزه مسئولیتی را به عهده دارد میتواند در مواجهه با برخی مستندها چنان برانگیخته و متاثر شود که آن را پیگیری کند. یا حداقل، اطلاعاتی که این مستند درباره موضوع میدهد، مسئولان مربوطه را درگیر میکند.
این مترجم و نویسنده با تاکید بر اینکه «مستند در جامعه امروز، یک بنیان غیر قابل چشم پوشی پیدا کرده است.» تصریح کرد: جشنواره
سینما حقیقت سالهاست که برگزار میشود و طی این سالها به قوام و ثبات خوبی رسیده. در حوزه تخصصی خودش، کشمکش جشنواره ملی و جهانی فیلم فجر را ندارد و به طور طبیعی همه خواهان این هستند که در این زمان در این رویداد که متناسب با جشنوارههای داخلی خودمان زمانبندی شده است (بعد از فیلم کوتاه و قبل از فجر) حضور پیدا کنند.
سلطانمحمدی تشریح کرد: در واقع ثباتی که جشنواره سینماحقیقت پیدا کرده، زمانبندی معقولاش و اضافه شدن سال به سال مخاطبان و علاقهمندانش به طوری که مردم عادی را هم طرفدار خود کرده، باعث شده تبدیل به رویداد بسیار خوبی شود که بدون تعارف، سال به سال پیشرفت را در آن میتوان دید.
او تصریح کرد: البته دایره موضوعاتی که این فیلمسازان جستجو میکنند، میتواند گستردهتر از آن چیزی شود که ما هر سال میبینیم و جا دارد نسبت به خیلی از رویدادها بیشتر از اینها بپردازیم؛ همچون حوزههای بینالمللی. مثلا چندی پیش شاهد مجموعه مستندی بودیم که آقای رامین حیدریفاروق در افریقا ساخت و خانم رویا نونهالی تحت عنوان راوی با آنها حرکت میکرد. خب، با این مستند دیدیم که حوزه افریقا چقدر برای ما ناشناخته است و عمده مستندهای ما داخلی است.
این کارشناس فرهنگی با اشاره به اینکه در منطقه، آثاری در حوزه مقاومت ساخته شدهاند که به سهم خودشان، جایزه گرفته و دیده هم شدهاند، گفت: اما امروز ما با حوزههای جدیدی هم درگیریم؛ مانند حوزه شانگهای یا کشورهای اوراسیا و حتی افریقا. که میتوانیم از آنها مستندها و آثار خوبی دربیاوریم. به خصوص در حوزه شانگهای و جاده ابریشم که در ایران هم یادگار و ردی دارد و ما هم سهمی از آن داریم.
سلطانمحمدی ادامه داد: با مناطق دیگر هم میتوانیم اشتراکاتی پیدا کنیم، بحث کنیم، مستنداتی از حوزههای گفتاری، رفتاری، پوششی، تاریخی، چهرههای ادبی و شعرایی که بین هر دو طرف مقبول هستند مانند «رودکی»، بسازیم و به طور کلی میتوانیم انتظار داشته باشیم که فیلمسازان ما به کار در این حوزهها گسترش بیشتری بدهند و چشمشان را صرفا از جغرافیای ایران که به طور طبیعی هر سال تعداد بسیار زیادی از فیلمسازان جدید به آن میآیند، بردارند و مقداری جهانیتر یا منطقهای شوند.
او با اشاره به اینکه همچنین میتوانیم این چشمانداز را داشته باشیم که آثار برترشان در کشورهای آسیای میانه مقبولیت بسیاری پیدا کنند، گفت: جشنواره ما همانطور که تاکنون هم پیشگام بوده، میتواند یک بخش دائم و همیشگی به نام آسیای میانه داشته باشد و در آن مستندهایی با موضوع اشتراکات فرهنگی را بپذیرد. تا بتوانیم از این مسیر، با کشورهای اسلامی یا کشورهای همسایه دنبال اشتراکات فرهنگی بگردیم و مستندهایی را پیدا کنیم که با آن کشور آشنایمان کند.
این منتقد سینما ادامه داد: حتی میتوانیم از جنبههای امروزی جوامع پیشرفته اطراف خودمان، آثاری را پیدا کنیم و با نگاه ایرانی و فرهنگی خودمان آنها را مورد توجه قرار دهیم که مثلا، آیا پیشرفتهای دنیای امروز با فرهنگ خودمان تداخل جامعهشناسانه دارد؟ یا تضاد و تزاحم داریم؟ آثار مستند میتواند اینها را به صورت طبیعی مقابل ما بگذارد و به فکر وادارمان کند. البته که نمیگوییم مستند ختم کلام را بیان کند؛ اما میتواند اشارهها و نشانههایی بدهد که بتوانیم پیگرشان شویم و دنبالشان کنیم.
سلطانمحمدی یادآور شد: اگر مستندسازانی داشته باشیم که مسئولانمان به آنها سرمایه، انگیزه و راه بدهند و جاده را برایشان هموار کنند، ما در چند حوزه تبدیل به یک قطب سنگین مستند در منطقه خودمان خواهیم شد؛ چه در میان کشورهای همسایه، چه بین کشورهای اسلامی، آسیای میانه، جاده ابریشم و هر مدل دیگری که تصورش را بکنید. تا به این بهانه، ارتباطات، ماندگاری، جذب فرهنگی، توسعه اندیشه فرهنگی و... را مورد بحث و بررسی حرفهای قرار بدهیم و مستند ما از این که هست هم قویتر شود و به نوعی ما، میزبان و پیش برنده مستند چه در سطح داخلی و چه منطقهای باشیم.
او همچنین خاطرنشان کرد: در مورد موضوعات داخلی هم دوستان مستندساز تصور نکنند که نگاهشان لزوما باید آسیبشناسانه باشد و ناهنجاریها را ببینند. خیلی چیزهای طبیعی و شیک و زیبا هم در کشورمان موجود است. مانند همین مستند «ایرانگرد» که از تلویزیون پخش میشود و انقدر چیزهای عجیب جغرافیایی از کشورمان نشان داده که مردم حیرت میکنند که اینها کجای ایران است؟ یا حتی تیتراژ سریال «نون خ» که هنوز مردم را کنجکاو نگه داشته که این تصاویر متعلق به کجای کردستان است؟ یعنی انقدر زیباییهای طبیعی داریم که میشود از این زاویه هم به آنها نگاه کرد.
سلطانمحمدی در پایان اصریح کرد: فقط پرداختن به آسیبهای اجتماعی شهرها کفایت نمیکند؛ آنها هم باید باشد، اما در کنارش بقیه ظرفیتها را هم شناسایی کنیم و گسترش دهیم. دنیای بسیار زیبایمان را با اندیشه و تحقیق نشان دهیم و ببینیم در کنار هم چطور میتوانیم از زیباییهای امروزی بهره ببریم.